داد و ستد نامطلوب

هوشنگ سارنج – تورنتو

“داد  و  ستدى كه بر پایه  ى نیكخواهى و خوشرفتارى دوسویه باشد، نه جانكاه كه جانفزا خواهد بود”

… خریدار در زنجیره ى ” تولید ” تا ” مصرف ” آخرین دانه  ى پردازنده  ى تمامى بهاى كاﻻ و تامین كننده سودهاى بازرگانى آن فرآورده است و ” عرضه ” و تقاضاى بازار مصرف هم بنیادى  ترین، ساختار ارزشى. در این روند، ” تولید انبوه ” نزدیكى ” سرچشمه ى تولید ” به بازار مصرف، ” نبود واسطه  هاى سوداگرى ”  ” كم بودن هزینه  هاى جنبى ”  ” حمل و نقل ارزان ”  ” سرى  سازى بر خط تولید ” و… مى  تواند در پایین آوردن ” ارزش  پرداختى ”  یا قیمت براى مصرف  كننده یا ” خریدار ” یك فرآورده كمك كنند.

این فروش بیشتر، موجب ادامه  ى تولید و تداوم كار خواهد شد. در سرزمینهاى فراپیشرفته كه ” اتوماسیون، یا خودكارى  بخش عمده  اى از خط تولید، سهم قابل توجهى در تولید بیشتر و ارزانتر دارد، شیوه  ى تولید و عرضه بر پایه  ى آموزش دانش وابسته و علم اقتصاد و فراآموزى دانشگاهى استوار است و هیچ حلقه  اى بدون آموزش تخصصى و یا بیرون از یارمندى منطق نظام حفظ منافع دو  روى ” تولید ” و ” مصرف ” نخواهد بود.

سود آورى كلان در كلان  فروشى كاﻻى بهتر، كار آمدتر، ارزانتر بر بستر رقابت سالم و بدور از كلاهبردارى یا كلاهگذارى پنهان است. سازمانهاى قدرتمند و صاحب  اختیار كه برآمده از نظامهاى دموكراتیك هستند، با موشكافى بر كار تولید نظارت دارند و دستانشان از آستین نهادهایى همچون ” استاندارد ”  ” بهداشت ” و ” حمایت از مصرف  كننده ” به پشتیبانى مردم مى  پردازند و مانع پدید آمدن فرآورده  هاى بد، زیانمند و ناسالم با قیمتهاى نامعقول مى  شوند و مطبوعات آزاد چونان شمشیر داموكلس بر فراز سرشان به نظاره  اند و چنان مو را از ماست برمى كشند و موارد خلافكارى را به گوش مردم مى  رسانند كه كسى جرات كجراهه  روى به خود نمى  دهد. در نتیجه آن نهادهاى قانونمدار هم با یارى دیگر نهادهاى مردمدوست، نمى  گذارند، ارزش كاﻻیى، دلبخواه، جهش صعودى پیدا كند و باﻻرفتن تدریجى قیمتها، روندى تابع تورم اقتصادى برنامهُ دار مى  یابد.

پیش مى  آید كه در جنگ بین ” كارتلها ” یا ” تراستها ” براى بیرون راندن رقیبان كوچكتر، مدتى قیمتها به نفع مصرف كنندگان كاهش یافته رو به ارزانى یابند. یا در فصلهاى ” انبارگردانى ” و رهاندن سرمایه  هاى گرفتار در شكل كاﻻ و كاستن هزینه هاى انباردارى و فرسایش كاﻻهاى زندان در انبارها، سرمایه  دار دست به حراجهاى دوره  اى بزند و گاه زیر قیمت تولید شده محصوﻻتى به دست مصرف  كنندگانى – بر حسب نیاز در گروه  هاى اجتماعى مختلف – برسد.

اینهمه خارج از راه كارهاى عرضه مى  باشند. چه نحوه  ى معمول عرضه در فروشگاه  هاى زنجیره  اى با قیمتهاى یكپایه و همگون و بسته  بندیهاى زیبا، در كمال سكوت، بدون گفتگوهاى بحث انگیز یا توقع و چشمداشت، انجام مى  گیرد و اگر یك شركت در امر تولید و توزیع در بازار پر رقابت ناكامیاب، گشت، ورشكستگى، حكم نابودى ابدى آنرا صادر نمى  كند، چنانكه براى پاره  اى مجریان شیوه  هاى اقتصاد كلاسیك و خود باور و خود محور، هستى   شكن و نابود  كننده خواهد شد و نیز رشته  هاى آموزش دانشگاهى از بازاریابى و عرضه  ى فنى  ى هرچه بهتر و بیشتر كاﻻهاى فراوان و متنوع در بازار رقابت با تبلیغات هنرمندانه و رسانه  اى دانشورانه پشتیبانى مى  كنند و در زمینه  هاى تجارى – اقتصادى، منطبق با فرهنگ زیست محیطى كاربرى مى  یابند و دانش  آموختگان هم در هسته  هاى مشاوره  اى به همكاریهاى راهنمایانه  ى روزمره مى پردازند و در راستاى یارى  رسانى اصول نبض بازار تولید و توزیع و مصرف را به دست مى  گیرند كه آن خود بازوى نیرومند دیگرى در پهنه ى كارآیى داد  و  ستد سود آور به شمار خواهد بود.

و اما، ما، كه در دریاى عظیم اقتصاد علمى ماهیان كوچك ناباور و تا اندازه  اى نو  آموخته و نو  وارد به آب  هاى بزرگ پر  تلاطم ” بازار یابى ”  ” بازار  سازى ” و ” بازار دارى ” هستیم و بیرون از چرخه  ى ” آموزش حرفه  اى – فنى ى آكادمیك ” بر پس زمینه ى خودآموخته  ها و ” ابتكارات فردى ” و راهنمایى  هاى بى  آﻻیش آشنایان ناوارد شناور شده  ایم، بسا پیش مى  آید كه چگونگى شیوه  ى تبلیغات و رنگ رسانه  اى و عرضه  ى كاﻻهاى ما دستمایه  ى طنز نگارانى هم بشود یا خوراك خوشایندى براى منتقدان فراهم آورده، گروهى سودجویان فرصت  طلب را به آن بازارهاى آشفته نما و غیر متعارف بكشاند، تا به صیادى در آب هاى گل  آلود بپردازند، ولی گفتنى است كه در بازار رقابت سالم عرضه ى فرآورده  ها، همواره باید سود اقتصادى و شخصیت احترام  آمیز هر دو روى سكه خریدار و فروشنده رعایت بشود، خریدار در برابر ارزش پرداختى، كاﻻى خوب و ارزیده دریافت كند و عرضه  كننده  ى كاﻻ هم بدون دیدن پشت چشم نازك كردن هاى خریداران، به مزد كار و سود سرمایه   گذارى مادى و معنوى خود برسد. هر گاه درین داد و  ستد، پا از مرز اخلاق پسندیده  ى سوداگرى فراتر نهاده شود، دستاوردى جز زیانبارى پدید نمى  آید.

خریدار رند مفتخواره  ى بى  پروا كه هیچ سر اندیشه درباره سلسله  ى تولید و توزیع و سرمایه  گذارى، وامگیرى و هزینه  هاى فراوان و مسایل بس پیچیده  ى كار و كارگرى ندارد و تنها به ارزانى و كم  بهایى و رایگانى – در مورد نشریه  ها و هفته  نامه هاى فارسى زبان تورنتو كه هر هفته بسیارى از آنها نخوانده راهى كارخانه  هاى بازیافت مى شوند، بیندیشید – یك فرآورده مى  اندیشد، كارى جز خودفریبى انجام نمى  دهد، چه، جامعه بر نیروى كار و خدمات متقابل و چرخه  ى داد  و ستد نیروى كار و مزد كار مى  چرخد. و در نظام بهره كشى دوام آن جامعه دیرى نمى  پاید. خریدار آگاه و نیكروش انگیزه ایست بر دلگرمى نیروهاى خدماتى و رفتار متفرعن و خودخواهانه، تازشى بر غرور انسانى سرمایه  گذاران خادم.

گزینش راه رفتارهاى نامهربانانه ى غیر ﻻزم، آنان را دلزده و از خدمتگزارى صادقانه دلزده و پشیمان و دلسرد خواهد كرد، چون زیر بار كارهاى پر  زحمت و زمانگیر رفتن، از هر كس بر  نمى  آید و با هر روحیه  اى سازگار نیست.

همچنین آزادمنشى، راستكارى و درستى، همراه با كیفیت خوب و ارزش منصفانه  ى كاﻻ یا فرآورده ی مصرفى، باید برترین پشتوانه و رسانه ى هر تولیدى یا فروشگاهى باشد. داد  و ستدى كه بر پایه  ى نیكخواهى و خوشرفتارى دو  سویه باشد، نه جانكاه كه جانفزا خواهد بود.

باورمندى خریدار به صداقت و درستكارى و صحت معامله، روزگار را خوش، و آدمى را به زندگى در جمع همكیشان دلبسته  تر مى  سازد. بدا، زدست خریدار بد قلق، بهانه  جو و ریزبین كه با داشتن آن همه ارزشهاى مادى زیورهاى پر بها و هستى معنویش در بند یك پنى، اقطار شهر بزرگ را در  مى  نوردد!

پانویس: ۱)  Sword of Damocles:  كنایه از حادثه  اى خطرناك كه هر  آن احتمال وقوع آن مى  رود.

**********

Houshang Saranj – Toronto