ریز گردها از کجا می آیند

هوشنگ سارنج

از بیداد, بر جان, آب و خاک و هوا و گیاه با یاوری بی خردی بر بستر , کار بریهای نا کارشناسانه و کار بست, مهره های نابجایی در هر جای ممکن . ریز گردها در گذشته هم بود و در اندازه های کم و کوچک بیابان زدایی, بوته کاری دیوارک بندی و مالچ پاشی می شد. افزون بر دیرینگی بد نگرشی ؛ زمینهایی که هشت سال,شباروز , بدست, دشمنان, فراوان ؛ در جنگی خانمانسوز با بمباران, توپخانه ی سنگین و خمپاره های دهشتناک و بمبهای شیمیایی کوبیده و زیرو رو شد ؛ چگونه رمقی از زندگانی دارد؟

دیگر آنکه ؛ هنگامی آب از پهنه ی هر خاکی ربوده شد آن خاک می سوزد. در کدام برهوت, بی آب زمین یک پیکر, بهم تنیده ی زایشگر می ماند ؟ هنگامیکه سرزمینهای زورگوی بالادست بی نگرش به حق آبه ی پایین دستی ها آب را می بندند و می ربایند و گوش, شنوایی ندارند و دهان, فریاد کشنده ای هم نیست ؛ غبار همه جا را می پو شاند و زود تر از آدمیان؛ گیاهان و جانوران می میرند.

دشتهای جنگ زده و هور های خشکانده شده؛ صدوم و گمورای ساخته ی بشر می شود. ریزگردهای تمدنکوب ؛ نفرین, خاکست که دشمنان, میهن با خون, جوانان و مرگداروهای انفجاری آنرا خفه کردند. دشمنی با آفرینش ؛ نابودی آرام در پی دارد . خوزستان, با آنهمه نخلستان و باغستانهای مرکبات و نهرهای خشک , بدون آبش چه کسی را در خود نگه دارد؟

هر دخالت بی اندیشه ی کارشناسانه در نهاد, هستی ؛ بی جواب, کوبنده نمی ماند. اکولوژی یک واقعیت است. چرخه ی آنرا بهم زدن ویرانه ساز است. آ برا بهدر ندهیم ؛ جان , گیاه را مگیریم؛ خاک را توبره مکنیم؛ جانوران پاره ای از زندگانی هستند. عناصر , بی آلایشند که حیات را می آفرینند. جمعیت انفجاری ؛ از دست فرو نهادن بیابان زدایی ؛خشکاندن, تالابها ؛ نا بود کردن,پوشش, گیاهی؛ بد بهره وری از آب؛ تیولداری آب و خاک و جنگل؛ و …و… زیانبار است.

**********
۲۳ مارچ ۲۰۱۷
تورنتو