بزرگداشت حكیم عمر خیام – روز جهانى موزه

هوشنگ سارنج – تورنتو

روز هجدهم ماه مى، بزرگداشت حكیم عمر خیام و روز جهانى موزه و میراث فرهنگى گرامى باد

ایرانیان مى توانند در جمع جهانیان بر اندیشه هاى فرهنگى خود كه پشتوانه ى گرانسنگ انساندوستى، برادرى، برابرى، صلح، آرامش و مهربانى دارد، ببالند و آنرا همچون مرده ریگى پر بها به نسل هاى پسین بسپارند. ملل مختلف جهان، هر یك به میراث فرهنگى به جا مانده از نسل هاى پیشین، در راستاى، اتحاد و همبستگى قومى و تبارى و یكپارچگى ملی – میهنى، به خود مى بالند. و این بالیدن و ایجاد غرور بر پایه ى مانده ها، همه براى منافع جمعى در واحد جغرافیایى به نام مملكت، كشور یا میهن است. ایرانیان نیز در روز جهانى “بزرگداشت موزه و میراث فرهنگى” سخن هاى وزین و مایه ورى بر بنیاد پشتوانه ى فرهنگى بر بار بشر دوستانه و آگنده از اندیشه ى مهربانى دارند، كه بر آن شاخه هاى نیرومند دست آویزند و براى جلوگیرى از تلاشى بكوشند. برترین جلوه هاى تراویده از فكر و كار و زندگانى با هوده ى گذشتگان، میراثى ارزنده براى انتقال از نسلی به دیگر نسل هاست. روز پانزدهم ماه می (May) برابر با بیست و پنجم اردیبهشت، روز بزرگداشت، استاد سخن، فرزانه مردى از خطه ى “مرو”، حكیم ابوالقاسم فردوسى” بود. او بى هیچگونه تردید، سخنورى است كه بیش از دو سده، بزرگان دانش زبان و هنر و فلسفه و اسطوره، درباره وى پژوهش كرده، هر روز به ﻻیه ى تازه ترى از پیچیدگى هاى سخنوریش دست مى یابند، به یقین او نماینده ى سركشى در پیشگاه بى عدالتى هاى اجتماعى و فشارهاى فرهنگى دوران خود بوده است و نیز روز هجدهم مى برابر با بیست و هشتم اردیبهشت “روز جهانى موزه و میراث فرهنگى” مصادف با بزرگداشت “حكیم عمر خیام” مى باشد.

فرهیخته مردى یگانه، دانشمند ریاضیدان و شاعرى فیلسوف مشرب. وى در نیشابور زاده شده و ظاهرآ در سال ۵۱۷ هجرى قمرى در زادگاهش درگذشته است. معاصر سلطان ملكشاه سلجوقى، آغاز سده ى ششم هجرى، آرامگاه او به همت انجمن آثار ملی در دوران پهلوى یكم با طرحى از استاد هوشنگ سیحون بسیار زیبا ساخته و هنوز پابرجاست.

او در پاسخ به خواسته ى سلطان سلجوقى و در پى همت دانشورانه ى خود به اصلاح گاهنامه ى ایرانیان پرداخت و سال را به شش ماه سى ویك روزه و پنج ماه سى روزه و یك ماه بیست و نه روزه اضافه بر یك روز چهار بخش شده – شش، دوازده، هیجده، بیست وچهار-در مجموع سیصد و شصت و پنج روز و چهار ساعت و در سال كبیسه سیصد و شصت و شش روز، سامان داد.

گذشته از دانش ستاره شناسى (نجوم) در پزشكى و فلسفه نیز ست داشته – توجه داشته باشید اطلاق حكیم به خاطر احاطه بر دانش محدود دوران بوده است. در ریاضى و فلسفه آثارى به زبان فارسى و عربى به وى نسبت مى دهند. نوشته هاى او به زبان عربى رساله هایى در “طبیعیات”، “معراج”، “رساله جبر و مقابله” و “لوازم اﻻمكنه” است. رساله اى هم در حل یك مساله جبرى دارد كه در آن از بیست و یك قسم معادﻻت جبرى، یاد كرده است و نیز پیش از “نیوتن” به قوه جاذبه زمین پى برده كه به همت دانشمندان آكادمى علوم روسیه به مراكز علمى جهان تفهیم گردیده و اكنون به “قانون نیوتن خیام” مشهور شده است.

و اما شاعرى او ارتباط با طبع حساس، درك باﻻ و شعور بسیار وى دارد و هم شرایط سخت روزگارش او را به آن وادى كشانیده. در زمانه ى زندگانى خیام كه همان حكیم ابوالفتح عمربن ابراهیم خیامى باشد. روزگار بدى بود. در بیشتر شهرها و هم نیشابور، بین گروه هاى متعصب و فرقه هاى مذهبى و زاهد نمایان اشعرى با شیعیان و معتزلیان، اختلافهاى ژرف مسلكى وجود داشت. حنفى ها با شافعیان سر ستیز داشتند و هر گونه آزادى و آزاداندیشى در چنبره ى خشك اندیشى و خودمحورى و خودباورى اسیر گشته و هر گونه راحت و آسایش معنوى و امنیت جانى از میانه مردمان رخت بر بسته بود. محیط سیاسى پردسیسه، آلوده به خشگ مغزى و قشریگرى بود، نمونه كامل و آشكار آن در كتاب “سیاستنامه ى خواجه نظام الملك” بازتاب یافته، “حسن صباح” و انتقامجویى هاى حشاشیون و ایجاد قلاع سر به مهر و پنهانكارى هاى تشكیلاتى آنان، جلوه هاى دیگریست از دوران، قدرت یابى، تاریك اندیشى و خردزدایى عصر خیام. متعصبان دانشمندان و فیلسوفان و حكمایى همچون خیام را دهرى (متریالیست) و خداناشناس و بد دین و بیدین مى نامیدند.

در چنان دوران آشوبیده ى پر از تنگ نظرى است كه دانشمند ما به همه چیز شك فلسفى مى كند و اندیشه هاى خود را در قالب كوتاه بیت “رباعى” مى ریزد و بى ادعاى شاعرى لحظه هاى طوفانى تنهایى و بى همزبانى خود را با سروده هاى فلسفى پر مى كند. ترانه هاى خیام زیاد نیست – تا ۲۷ رباعى از آن وى باور شده است- ولی همه ى فریادهاى انسانهاى بیداد كشیده از جور نادانى، سروده هاى خود را به نام خیام رقم زده اند.

ترانه هاى او به بیشتر زبانهاى زنده برگردانده شده. نخستین گزارنده شعرهاى خیام “ادوارد فیتز جرالد” انگلیسى است. رباعیهاى خیام را بسیارى گرد آورده، رده بندى و چاپ كرده انداما از همه بهتر، از آن صادق هدایت مى باشد. استادان تقى زداده و محمدعلی فروغى هم كوششهاى جانانه نموده اند.

اسرار ازل را نه تو دانى و نه من

وین حرف معما نه تو خوانى و نه من

هست از پس پرده گفتگوى من و تو

چون پرده برافتد نه تو مانى و نه من

“خیام”

پس در روز جهانى بزرگداشت موزه و میراث فرهنگى، ایرانیان مى توانند در جمع جهانیان بر اندیشه هاى فرهنگى خود كه پشتوانه ى گرانسنگ انساندوستى، برادرى، برابرى، صلح، آرامش و مهربانى دارد، ببالند و آنرا همچون مرده ریگى پر بها به نسل هاى پسین بسپارند.

**********

Houshang Saranj – Toronto