روسپیگرى

هوشنگ سارنج – تورنتو

“انگیزه ى روآورى به چنین اشتغا ل; فقر ما لی، فرهنگى، مسایل روانى و آزردگى هاى جنسى مى باشد”

جمعیت رو به افزایش كره ى زمین، ایجاد فرهنگ شهرنشینى، صنعتى شدن و گسترش طبقات و تضاد فرهنگى، به جاى فراهم آوردن آسایش روزافزون و باﻻ بردن كرامت انسانى كه توان كارى و خدمت خود را مى فروشد، در اسارت كمند قوانین ظاهر فریب  – و در واقع به نفع صاحبان سرمایه هاى كلان – روز  به  روز در جوامع صنعتى، دردمندتر، گرفتارتر، بیمارتر و روانپریش تر از پیش شده است.

بخش عمده اى از انسانهایى كه تنها مالك قدرت كار و فروش توان كارى خود هستند، براى رفاه بیشتر یا پاسخگویى به فرهنگ مصرف كه در آنان رشد داده شده یا جزو یادگیرى، اجبارى ى الفباى زیستنش گردیده به جاى كاهش یافتن ساعات كار روزانه، ساﻻنه بیش از پانصد ساعت از ده سال گذشته مى باید كار كند یا در كشورهاى عقب  مانده اگر كارى باشد، در حد جان كندن بى وقفه ادامه دارد كه هیچگاه از زیر خط فقر باﻻتر نخواهند رفت.

این شیوه زندگى ى بى راحت، خانواده را از بهره ورى معقول ابعاد مختلف حیات دور مى كند. فرزندان در تنهایى و فقر یا تربیت غیرمسووﻻنه برمى آیند و در پناه دیوارهاى جدایى از فرهنگى مناسب شان انسان، مورد تجاوز فكرى و جسمى دیگر بیماران روانى واقع مى شوند و تركیباتى از بى بند  و  بارى اخلاق شكن و ﻻابالیگرى و ناسازگارى با روند رفتارى جامعه بار مى آیند كه انسان فروشى ى درماندگان فقر اقتصادى – فرهنگى به مراكز فحشا، محصول فاجعه بارى دیگر در قربانگاه جوامعى است كه روز به روز فاصله دارا و ندار، بیشتر و بیشتر مى شود كه اجحافات و نابرابرى هاى دوران، اتوماسیون ماشینیزم جاى خا لی ستمبارى عصر فیودالیزم را پر كرده است.

روانشناسان و دانشمندان جامعه شناس باور دارند; بسیارى مردمان در شهرهاى پیشرفته در اثر مشكلات زیست محیطى و سختى كار و فشارهاى روانى ى غیرقابل تحمل براى زندگانى دور از آسایش و آرامش و بى دغدغه هاى فراوان درهم مى شكنند و تاب سازش با شرایط حاكم بر خود را از دست مى دهند; در چنان شرایطى متجاوزان كه خود روزگارى مورد تجاوز قرار گرفته اند و بخش عمده اى از روانپریشان جامعه را مى سازند، دامگستر و تجاوزگر به حقوق فردى و شایانى ى دیگران مى شوند. روانشناسان مى گویند آدمهاى شهرى احساساتى مى شوند، زودرنجى و عزلت  گزینى و مردم  گریزى……. از آن مقوله است.

روسپیگرى كارى ست كه در قبال “عملیات سكسى” پول دریافت مى شود. از آغاز ایجاد جوامع بشرى و در تمام سرزمین هاى با زندگى شهرى، از دیرباز بوده، رد پاى تاریخى آن دیده مى شود. گزارش هاى تاریخى از مصر باستان، یونان و روم و چین و دیگر كشورهاى اروپایى و آسیایى وجود دارد كه نشان مى دهند روسپیان در دوره هاى بس دور از پایگاه بلندى بهره مند بودند. در متیولوژى یونان و روم باستان به وجود الهه ى آن اشاره شده است، در بین اعراب عهد جاهلیت نیز چنان رسمى وجود داشت.

ناگفته نماند روسپیگرى از سوى همه خانواده هاى پایبند به اصول اخلاق مذهبى، واﻻیى مقام انسانى و عدالت اجتماعى و برابرى حقوق جنسى…… كارى ناپسند و دور از شان هر شهروند اصولگرا شمرده مى شود. بیشتر روسپیان از گروه زنان مى باشند و لی پاره اى مردان و كودكان نیز جزو این دسته قرار مى گیرند. در كشورهاى پیشرفته و عقب  مانده علل عمده ى گرایش به آن اشتغال به منظور گذران و تدارك هزینه هاى روزافزون زندگى، فقر ما لی – فرهنگى و باﻻترین و عمده ترین علت در سرتاسر جهان، مسایل و گرفتاریهاى روانى و آزردگى هاى آزارهاى جنسى مى باشند.

در كمتر كشورى روسپیگرى از سوى جامعه و قانون، مجاز شناخته مى شود. در آمریكا فقط در ایالت Nevada آن كار مجاز و از سوى قانون حمایت مى شود. در كانادا از راه مركز خدماتى Call Service فواحش مجاز به كارند. بهر روى ایجاد فاحشه خانه غیرقانونى و شخص روسپى مجاز به مشترى یابى خیابانى یا مجامع عمومى نخواهد بود. در پاره اى كشورهاى آمریكاى جنوبى  – كه فقر و بیعدالتى اجتماعى بیداد مى كند – فاحشه گرى مجاز است. كتاب خانواده ى سانچر یا آثار ماركز را بخوانید یا در پاره اى كشورهاى آسیا هم – تایلند – در اروپا با آنكه تجاربى درباره ى روسپیان مجاز بدست آورده اند; معهذا كل جامعه ى غربى هم با قانونى شدن فحشا مخالفند.

بسیارى مردم، از لحاظ اخلاقى و مذهبى با آن كار سازگارى ندارند. بسیارى دیگر باور دارند كه آزادى روسپیان به اشاعه ى بیماریهاى مقاربتى سرعت مى بخشد و گروهى مى گویند با قانونى شدن آن اشتغال از انتشار بیماریهاى ذكر شده جلوگیرى مى شود چه در آن صورت ارگانهاى مسوول دولتى در نظارت بهداشتى بودن و جلوگیرى از كار آدمهاى آلوده به بیماریها دخالت مى كنند.

باید جامعه بداند كه هر دو سوى استفاده در معرض خطرند. بدترین بیمارى شایع و خانمانسوز “ایدز” AIDS مى باشد كه بوسیله ى دو گروه ویروس به نام Retrovirus از همآغوشى انسانى آلوده به دیگرى سرایت مى كند. ویروس هاى HIV 1 & 2 به بنیاد ایمنى بدن حمله مى كنند و توان ایمنى در برابر دیگر بیماریها پایین مى آید و بدن قدرت دفاع در برابر میكروبها را از دست مى دهد. Human Immonode ficiecy Virus  ویروس AIDS نخست به سلولهاى سفید خون شامل T-Helper Cells و Macro Phayes حمله كرده پس از جاى گیرى بین آنها به تولیدمثل و ازدیاد و تخریب سلول هاى سالم مى پردازد. عمدتا بیمارى ایدز شبیه سرطان خون براى از پاى درآوردن بیمار رفتار مى كند.

شاید باشند كسانى كه روسپیگرى را از مقوله ى هرزه درایى ندانند و با چسبیدن به شعار آزادى بشر یا سالم نگهداشتن جامعه از فاجعه ى تجاوزات جنسى یا كارهاى نخواسته و اجبارى ضد اخلاقى وجود آن را ﻻزم بدانند آیا حمایت از این نحله ى فكرى نقض غرض نیست و توهین به مقام انسان شمرده نمى شود. بشر میمون صفت آغازى كه كار جفت گیرى را آشكارا و حضورى انجام مى داد كه شاید هنوز در اقوامِ با زندگى ابتدایى دوام یافته باشد، با گذراندن دورانهاى بسیار و راهنمایى معلمان اخلاق و كتابهاى اخلاقى منسوب به آسمانى گام به گام به خصوصى سازى و پرده پوشى بر روابط ویژه پرداخت و یك عمل حیوانى را صورت و شكل انسانى داد، چه شده كه امروز الگوى میمونهاى جنگلی و بى مرزبندى برگرفته مى شود؟ باید اندیشید.

در جامعه امروز خود ما، ایرانیان، كسانیكه از سلامت روان و باورمندى به كارهاى شرافتمندانه برخوردارند، به سوى چنان راهى كشیده نمى شوند. به ویژه زنان خانواده دار شریف به هیچ روى تن به هرزه گرى نخواهند سپرد و از مجامعى كه رجالگان ولگرد و بى سر و پایان بى باور به اصول جاافتاده ى اخلاقى و شرافت كار گریزانند، ودورى مى جویند.

صحنه پردازى هاى درگوشى و سراب نمایى دورغپردازان را باور نمى كنند. با پذیرش كار سخت كارگاهى، ارزش پیكر خویش را باﻻ مى برند. با سوختن در تنور رنج كار گوهر وجود را به بهاى كم در پاى ناجوانمردان خوك صفت نمى ریزند.

**********

Houshang Saranj – Toronto