انتاریو و گستره ى آبهاى آبى

هوشنگ سارنج – تورنتو

“آدمى فرزند طبیعت است. باد و باران و گیاه و دیگر عناصر شعورآفرین الهام بخش و راهنماى ویند”

دانستن و توانستن كه دو قطب ایجاد حركتى سازنده و مفید است، نیازمند برنامه ریزى، ساماندهى بر بنیاد توان اجرایى است. دانستن اینكه آبشار نیاگارا زیباست و دیدنى، یك طرف، توانستن رفتن و دیدن و لذت بردن و به دفتر یاد، سپردن سوى دیگر و مكمل است.براى دیدن جاى جاى كاناداى بزرگ، همت، برنامه و مایه  مى خواهد. در بهاران مانده بر پیكر تابستان دل انگیز انتاریو، باید سر از خانه ى تنهایى و گرفتاریهاى بى پایان زندگانى، بیرون كشید و چشمان خسته را به آب دریاى سبز شستشو داد و بوى طراوت را چشید كه نوشیدن شهد جوانى چند باره نیست. آدمى فرزند طبیعت است و باد و باران و گیاه و دیگر عناصر شعورآفرین، الهام بخش و راهنماى ویند. و كه، نبض جان جهان در یاخته یاخته ى تركیب وى مى زند. مى بینیم چسان، میهمانان نخستین روزهاى تاریخ چهارصد  ساله ى كانادا با آنهمه ستیزه و نیرنگ و جدال، سرانجام به سرشت ناب بارانى بازگشتند و امروزه بر در و دیوار هر زیستگاه آدمى، اثر انگشت بومیان رانده و خمانده، افتخارآفرین شده است.

نام سرزمین و رود و كوه و دریا و دریاچه، جنگل و….. برگرفته از واژگان بومى است. طرح و نقش و مجسمه و نماد و نمودها گویا چهره ى صیقلی با نگاهى نافذ به دور دست هاى ناپیدا سمبل غرور ملی بر سرزمینى پهناور، پاك و زیبا شده است. استان انتاریو با گستره ى ۱۰۶۸۵۸۰ كیلومتر مربع خاك و ۱۷۷۳۹۰ كیلومتر مربع آب، بعد از استان “كبك” بزرگترین و دیدنى ترین استان كانادا مى باشد و هم بیش از یك سوم جمعیت كشور را در خود جاى داده است.

انتاریو، این استان زر خیز، نخست در اختیار سرخپوستان قوم هاى Iroquis و Huron بوده است و شاید انتاریو به زبان آنان “دریاچه زیبا” یا ” آبهاى كنار صخره هاى بلند و ایستاده” یا….. شبیه اینها، معنى مى داده كه یادآور زمین هاى اطراف آبشار نیاگارا، كرانه هاى دریاچه هاى پنجگانه ى بزرگ هم مى باشد.

انتاریو را سال ۱۶۰۰ میلادى، دریانورد و كاشف فرانسوى Samuel De Champlian (ساموییل دو شامپلیون) پس از دو سال كشتیرانى از شمال رودخانه ى اتاوا به سوى جنوب كشف كرد. به دنبال وى بازرگانان پوست و مسیونرهاى آیین مسیحیت، نخستین سفیدپوستانى بودند كه در كنار سرخپوستان بومى سكنى گزیدند.

نخستین مهاجران به انتاریو، فرانسویان، انگلیسى ها، اسكاتلندیها، ایرلندیها و بعدتر آلمانها بوده اند. انتاریو بین خلیج هودسن، مانى توبا، دریاچه هاى سوپریور، هورن اریه، انتاریو و كبك واقع شده.

خاك انتاریو از نوع زمینهاى كم ارتفاع و پست بوده هرچه به شمال پیش رویم، تراكم جنگلی آن بیشتر مى شود. مهاجران نخستین به كشاورزى محدود كشت جو و گندم و ذرت، آرام آرام به دامدارى و مرغدارى پرداختند و با پیدا شدن منابع كانى زیرزمینى، نخستین گام هاى صنعتى شدن برداشته شد.

در بخش كشاورزى به مقام نخست و در بخش معدن بعد از آلبرتا به جایگاه دوم كشور رسید. انتاریو در زمینه ى وجود كانى ها بسیار غنى و پلاتینیوم، طلا، مس، نقره، سرب، زینك (روى) به فراوانى یافت مى شود و از لحاظ اورانیوم هم یكى از منابع مهم جهان در Elliot Lake قرار دارد.

انتاریو با چهار دریاچه ى بزرگ آب شیرین جهان هم پهلو است و به جز دریاچه ى میشیگان، از دیگر دریاچه هاى سوپریور، هورن، اریه و انتاریو مى تواند بهره ورى كشتیرانى، ماهیگیرى، ورزش و گردشگرى بكند. رودخانه هاى بزرگى همچون; اتاوا، نیاگارا و سن لوران در استان انتاریو زمینه ساز، ارتباطات دریانوردى، نیروزایى الكتریسته و سیاحت را فراهم كرده اند.

آبشارهاى بس زیباى نیاگارا و كاكابكا هم یادكردنى هستند. دریاچه هاى Nipigon و Woods هم قابل ذكرند. دریاچه هاى بسیار دیدنى دیگر Nippising در شرق جورجین بى از مراكز گردشگرى دیگرست. هواى انتاریو در تابستانها بسیار مطبوع است و با توجه به كناره هاى زیباى همه ى آبهاى داخلی مى توان در فرصت هاى مناسب به دیدنى هاى فراوان آن مناطق پرداخت. از جمله شهر بندر Midland كرانه ى جورجین بى كه بازوى شرقى دریاچه ى هوران (Huron) است – هوران ۱۹۳ كیلومتر طول و ۸۰ كیلومتر عرض دارد، همه آب آن شیرین و پاك و شفاف است. سال ۱۷۹۱ بخش مسكونى كانادا به دو منطقه تقسیم شد;

كاناداى باﻻ ( انتاریو) و كاناداى پایین ( كبك) و در خلال سالهاى ۱۸۰۰ انتاریو درگیر پاره اى مناقشات با گروههاى دیگر كانادایى شد تا دومینین كانادا به وجود آمد و به اختلافات پایان بخشید و از سال ۱۹۱۲ كه منابع سرشار و ارزنده ى طبیعى در انتاریو پیدا شد آغازى بر پیشرفت شتابنده ى انتاریو تا به امروز بوده است.

یكشنبه نهم جوﻻى توفیق همراهى با تور یكروزه ى Toronto-Midland را داشتم. آن گردش ارزنده اقتصادى و راضى كننده از سوى آژانس مسافرتى كاپلان ترتیب داده شده بود. گذشته از كیفیت باﻻى همكارى خانم هلن و علاءالدین (آلكس) افطسى راهنماى تور، برترین امتیاز، همآهنگى، همسویى و خوش اخلاقى گروه مسافران آن دیدار بود. گرد هم بودن در یكجا، همه ایرانى، با منظور گردش در فضاهایى كه یادآور سفرهاى خاطره انگیز، كناره هاى خزرى است; غنیمت بود كه بر بال خاطره در جاده هاى كندوان و هزار چم مى راندیم جاده دو هزار، سیاهكل و اسپیلی و دیلمان و تمام ییلاق دره هاى سبز كوهپایه هاى رشته ى البرز و جنگلهاى پر طراوت و عطر علفهاى نمناك و باران خورده.

روزى را در جمع خانواده هاى سنگین رفتار و موقر ایرانى، چیزى كم بها نیست كه بتوان از آن آسان گذشت آن، گذارى بر بهشت موعود است.  تمام روز از جاده هایى مى گذریم كه گویا قایقى تندرو، دریاى سبز گیاهان را در مى نوردد و خط خاكسترى جاده، كف  راهه ایست بر سینه ى سبز زمین. ساعتهایى كه از دریاچه ى پاك آب سبز و ژرف، كرانه هاى بسیارى جزایر را با دیدگان لمس مى كنى، بیش از هزار غزل شاعرانه است

. نفس نمدار نسیم دریایى، بوى شور دریاهاى وطن را بر چهره هاى خندان مسافران مى پاشد و بوى شیرین و بیداركننده ى ذهن از جنگلهاى گلستان تا سبزه زارهاى آذربایجان و بلندیهاى سهند و سبلان و داﻻهوى بسیار زیبا، شوق مى آفریند. یك روز در یاد ایران زیستن با هزار ساله ماندن و دریغا گفتن همسنگ نخواهد بود.

**********

Houshang Saranj – Toronto