خجسته باد جشن سده!

هوشنگ سارنج – تورنتو

سده جشن ملوك نامدار است    ز افریدون و از جم یادگار است

سده جشنى است كه ایرانیان باستان، مصادف با دهم بهمن  ماه خورشیدى برگزار مى كردند. در شب دهم، آتش بسیارى در جاى جاى زیستگاه خود برمى افروختند و بر  گرد آن كوه آتش شادمانى مى كردند. در وجه نامگذارى آن جشن دو روایت هست، یكى آنكه از آن روز تا نوروز بزرگ پنجاه شب و پنجاه روز مانده است; – صد غلط مصطلح واژه “سد” یا ۱۰۰ پارسى مى باشد. روایت دوم آنكه در قدیم زمستان را پنج ماه مى گرفتند از آغاز آبانماه تا آخر اسپند و سده جشنى بود به مناسبت گذشتن سد = صد روز از زمستان – آغاز آبانماه تا دهم بهمن – كه در روز دهم بهمن برگزار مى گردید و شاید این گفته درست تر باشد. باید توجه داشت كه بسیارى ازینگونه جشن هاى مانده از روزگار گذشته، ریشه در دوران پرستش مظاهر طبیعى مانند خورشید یا دیگر عناصر طبیعت شناخته شده بوسیله ى انسانهاى آن دوران دارد.

سده هم یكسره جشنى در بزرگداشت خورشید و آتش و تابندگى و بازگشت فصل گرم و بارورى زمین و كشت و برداشت محصول است. چه آن روزگاریان باور داشتند، مادر راستین هستى – دست كم بر روى زمین – ” میترا” یا “مهر” بوده است. و این جشن مى تواند یادگارى كمرنگ شده از دوران ” مهرپرستى” مردمان آن بخش از زمین بوده باشد – مصریان نخستین مردمانى هستند كه از طریق رصد ستاره ی شعراى یمانى و همزمانى طلوع آن با خورشید و گذشت ۳۶۵ بار باﻻ آمدن و فرو نشستن خورشید دانستند كه سال پدید مى آید. دریافتند كه ارتباط نزدیكى بین روزها و ماه ها و سالها وجود دارد و بدنبال گذشت روزها و ماه ها، فصل ها پدید مى آیند و دریافتند كه شمار روزهاى بین دو بدر ماه ۵ و ۲۹ روز است و سال هم شمار كامل ندارد و از گردش سیصد و شصت و پنج روز و شش ساعت ، گردش خورشید بر گرد زمین – آنها هنوز نمى دانستند كه زمین گرد خورشید مى گردد – سال پدید مى آید.

اسناد تاریخى و پژوهش هاى دانشمندان چنان است كه كاهنان بابلی توانستند نخستین بار تقویمى با تقسیم بندى دوازده ماهه درست كنند كه پاره اى از ماه ها بیست و نه روزه و تعدادى هم سى روز داشته اند. ” سده” بین اقوام ایرانى كه سال آنها بر پایه ى گردش ماه گرد زمین بوده و دو فصل بیشتر نداشته، یكبار در روز “اشتاد” یكصد روز مانده به فروردین و بار دیگر صد روز بعد از “گاهنبار” آیاتریما Ayathrima در آغاز پاییز برگزار مى شد و این در تقویم نوین با روز دهم بهمن برابر است. در گذشته شش گاهنبار مظهر آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان در آفرینش خداوند جهان آفرین بوده است.

بعدها كه تقویم ایرانى بر مبناى سال خورشیدى – گردش زمین بر مدار خورشید – قرار گرفت; و سال بر چهار فصل و دوازده ماه تقسیم گردید، جشن هاى دو بار در سال به یكبار كاهش یافت. در آن تقویم كه تا پیش از اسلام كاربرد عملی داشت سال به دوازده ماه سى روزه با سى نام تقسیم شده بود و در عمل پنج روز اضافه مى آمد كه به آن پنج روز “ایام مسترقه” یا “اندرگاه” نام نهادند و هر چهار سال یكبار نیز یك روز به سال افزودند كه “كبیسه” نام دارد و آنهم ارتباط با ستاره شناسى بابلی دارد. و این روزهاى “اندرگاه” در زمان اردشیر ساسانى به آخر سال افزوده گشت.

در گذشته زرتشتیان ایران ” سده” را روز دهم بهمن بسیار شكوهمند جشن مى گرفتند و به برپایى « آتش نیایش» كه بزرگداشتى از پاكى، روشنایى و فروغ ایزدى مى باشد، مى پرداختند. ” آذر بدان” به همراه پیروان زرتشى گرد آتش به سرود خوانى و پایكوبى و دست افشانى مى پرداختند.

در آثار مورخان و دانشمندانى همچون ابوریحان و عمر خیام نیز اشاراتى به نحوه ى برگزارى “جشن سده” شده است. امروزه بین زرتشتیان ایران و دیگر كشورهاى جهان این رسم برقرار است ولی ساده تر برگزار مى شود. در بهمن ماه روز دوم كه بهمن روز نام داشته جشنى دیگر به نام “بهمنجه” برگزار مى گشته. در آن روز انواع خوردنیها را پخته و مهمانى مى كردند.

این جشن تا سالها بعد از اسلام همچنان معمول بود و در كتابها، به آن ” بهمنچنه” و ” بهمنچه” هم گفته شده است. مهمتر از همه دنبال كردن جشن ها و گردهمایى هاییست كه موجب پیوند عمیق تر فرهنگى بین اقوام گونه گون یك سرزمین خواهد شد. درین  گونه مراسم بزرگترین دستاورد، ایجاد دلخوشى، شادمانى و رفع خستگى روانى جهت آماده شدن اهل كار و ساز زندگانیست.

همه ى ملت هاى جهان، با سماجت به تدارك و اجراى مراسم بومى و ملی خود مى پردازند و این نه تنها موجب سربلندى و شناساندن فرهنگى جامعه خود خواهد شد، بلكه با تبادل و داد و ستد رسم و رفتارها به غناى اندیشیدن و ارتباط جهانى و دوستیابى هم دست خواهند یافت.

ایرانیان از نژادى كوشنده در راه ایجاد تمدن بشرى بوده اند و مغرورانه مى توانند به اجراى همه گون مراسم ملی خود در هر كجاى جهان بپردازند. چه، هر یك از آنها، نمودار و نمادى از چگونگى آرزومندى انسان در راه اعتلاى خویش و دوستى و همبستگى جهانى مى باشد.

**********

Houshang Saranj – Toronto