بازار

هوشنگ سارنج – تورنتو

بازار رنگ آمیزى ناب و بوى بهشتى تمام گیاهدانه هاى عطرآگین زمین است و یادواره جاوید و الگوى تخیل تاریخى یك ملت.

از روزگارانى كه هسته ى شهرسازى كهن، در ایران، براى بهتر و آسوده تر زیستن و مقابله با یورشهاى دشمنان، پشت دیوار دژهاى پدافندى، آغاز به رویش و ریشه دوانیدن كرد; « بازار » همچون ستون مهره ها، در پیوند سرتاسرى شهر، وجود داشته است. با گسترش ناگزیر شهرهاى بسیار و ایجاد مراكز « تولید » و « توزیع » در آنها، بازار، هنوز، قلب تپنده  و شاهرگ زندگى بازرگانى، بنگاه و بنكدارى، عمده فروشى و تغذیه كننده ى شهرهاى اقمارى است.

بازار همواره، عمده ترین بخش پاسخگو به نیازمندیهاى روزانه و زندگى ساز مردمان بوده است. اندامهاى بهم پیوسته ى حیات بازرگانى شهروندان در پیكر بازار گردآمده بود. گویا بازار خودشهر بود. از عبادتگاه و مدرسه ى علمیه تا بارانداز كاﻻهاى آمده و انبار و تیمچه هاى بسیار، كه بازرگانان و حجره داران، در آنها به داد و ستد مى پرداختند. امروز كه نحوه ى بازرگانى و ترابرى كاﻻها، دگرگونى بنیادى یافته، هیچ از اعتبار بازارهاى ایرانى كاسته نشده و هنوز هم بزرگترین كانونهاى « واردات » و پخش در آنجاست. ساختار بنایى آن، ریشه در ضرورتها و مصالح موجود زمانه، از خشت و آخر، خاك و سنگ و آهك و الوار… با سقف بلند تاق چشمه و ضربى، دارد.

پشتوانه ى، چگونگى ساخت، حفظ آدمى در برابر گزند سرماى پرسوز زمستانى و گرماى داغ مناطق كویرى است. هر شهر كهنسال ایرانى برگرد بازار روییده، در گذشته هاى دور – به استناد نوشته هاى تاریخى، مانند تاریخ بیهقى و سفرنامه ى ناصرخسرو و دیگرها… – بازار از « راسته » هاى ویژه ى هر صنف سامان یافته بود كه هنوز این سنت برجاست. كم پهنایى در بیشتر بازارهاى موجود، دیدنى است، كه آن هم در گرو مقدورات سازه اى، شیوه ى تاقزنى و دیوارهاى ستبرخشت و خاكى، پایه هاى نگهدارنده آن بامهاى سنگین آجرى و خاكریزهاى بین گنبدهاست.

رویهمرفته بازارهاى شرقى – كه همواره براى غربیان ، دل انگیز و شگفتى زاد بوده است – و زیباترین هایش در ایران، پابرجا و پویا زندگى مى كنند، مكانهایى فراموش ناشندنى و پر كشش هستند. شهرهاى تهران، تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد، یزد، كرمان، …. بزرگترین بازارهاى جهان را دارند و شهرهاى كوچكتر هم، بى بهره ازین معمارى تاریخى و گرانبها نیستند. نمونه ى بازار باریك شهر باستانى نایین را در صدها شهر ریشه دار دیگر ایرانى، مى بینیم. بازارهاى « وكیل شیراز » « عباسى اصفهان » « بزرگ تهران » و « تبریز » و « كرمان » و « مشهد  » هریك تابلو كلاژى (نقاشى، همراه تكه كارى) دل انگیز از رنگ آمیزى ناب و بوى بهشتى تمام گیاهدانه هاى عطرآگین زمین اند و براى هرگردشگرى كه یك یا چند بار سرى به آن جاها زده باشد، یادواره ى جاوید و الگوى تخیل تاریخى یك ملت است.

بازار مكاره

(نمایشگاه ) Bazaar بازرگانى با شیوه امروزین در كشورهاى اروپایى و امریكایى از سده هاى میانى آغاز مى شود. زندگى بازرگانى در آن دوران وابستگى چشمگیرى به نمایشگاه هاى عرضه ى فرآورده هاى دیگر سرزمینهاى دوردست داشته است. زمینداران و فرمانروایان بزرگ، براى رواج داد و ستد و بهره ورى بیشتر خود، اجازه مى دادند تا در حیاط قلعه هاى بزرگشان بازگانان، بازارهایى چند روزه، برپا كنند و در آن روزها، آن میهمانان تجارت پیشه، بتوانند نوآورده هاى خویش را به خریداران، بفروشند، چه، كار تجارت با دیگر شهرها یا سرزمینهاى دوردست بى برپایى چنان بازارهاى مكاره (نمایشگاه) رواجى نداشت.همه ساله درپاره اى شهرها، نمایشگاه بزرگ بازرگانى دایر مى شد و هر شهرى – بنا به سیاست حكمرانان – اجازه ى برپایى بازار مكاره، نداشت.

نمایشگاه هاى لندن، وسترنبریج، پاریس، لیون، بروگز، لیل، فرانكفورت، ژنو، نیژنى، نووگورود… در روزگار گذشته پرآوازه بوده اند و در آنجاها، ادویه هاى هندى – عربى ، ابریشم چینى – از جاده ى معروف ابریشم كه از خاور ایران مى آمد و از شمال باخترى آن مى گذشت – شراب فرانسوى و پوست گرانبهاى روسى و … دیگر فرآورده هاى دیگر سرزمینهاى دور به نمایش و داد و ستد گذاشته مى شد. چنین بازارهاى بزرگ و با ارزش بازرگانى همه ساله بر پا مى شد و با یكدیگر همزمانى نداشتند و هربازار چندین هفته در كار بود.

در كنار آن بازارها، بندبازان، چشم بندان، رقاصان چرخ و فلك داران، موجب شادمانى، خوشگذرانى تفریح بازدید كنندگان و بازار گرمى تجارت پیشگان مى شدند. و تلخى روزگاران سخت و پرفشار گذشته را به شیرینى بدل مى ساختند. گفتنى است كه در دهه هاى پایانى سده هاى میانى (قرون وسطى) كه راه هاى بازرگانى اقیانوسى گشوده گشت، بازارهاى مكاره ى دورن كشورى از رونق افتاد و محل تشكیل آن بازارهاى نمایشگاهى به شهبندرهاى نوپاى دیگر كشورهاى توسعه یافته، جابجا گشت. و هنوز بر پایه ى سنت دیرین در پاره اى كشورهاى اروپایى بویژه آمریكا بازارهایى براى تشویق، كشاورزان، دامپروران، گلپروران، خانه سازان و …. برپا مى شود كه رنگ مسابقه ى بهترین فرآورده ها را دارد و همراه با كارناوالهاى بس زیبا – كه ذوق هنرى علاقمندان را تقویت مى كند – اجرا مى شود.

پاره اى از اینگونه بازارها ساختمان دایمى دارند و هرساله در همانجا نمایشگاه كاﻻهاى مورد نظر برپا مى شود. – نمایشگاه بین المللی تهران یكى از آن نمونه هاست.

بازارهاى خیریه

همه ساله افراد خیرخواه و نیكومنش به منظور یارى رسانى به بخشى از نیازمندان جامعه بازارهاى فروش دست ساختهاى خانگى و پاره اى محصوﻻت گردآورى شده، كارهاى دستى، بافتنى ها و دیگر اشیاء گرانبها، گوهر و جامه و تابلوهاى نقاشى، ساز و عكس و تمبر و دیگر كلكسیونهاى ارزنده را یكسره غیرانتفاعى به فروش مى گذارند. گاه درآمد چنین بازارهایى به سرپرستى سرشناسان جهانى سر به میلیونها دﻻر مى زند. كه هزینه كردن آن زیر نظر و صوابدید انجمن هاى خیریه، بسیار مفید و كار ساز خواهد بود.

بازار روز هفتگى

بازار روزهاى هفتگى، بازارهایى است محلی كه در بیشتر شهرها و روستاهاى ایران، از دیرباز در یكى از روزهاى هفته براى عرضه ى فرآورده هاى روستایى یا شهرى، بدون گذار از مراكز بنگاهى – بنكدارى یا میانجیگرى داد و ستدى پیشترها در شكل پایاپاى  و بعدتر در برابر پول، برپا مى شود، هریك از روزها، با نام بازار روز آن روز هفته، مثلا” « جمعه بازار »، « دوشنبه  بازار » …. در یاد مردم جا افتاده و بى هزینه ى گزاف اجاره بها، بكار مى پردازند و اكنون از سوى شهردارى ها محدودیت هایى مفید در كار دستفروشان و خرده فروشان پدید آمده است.

بازارهاى نوروزى

چند سال است كه ایرانیان برون كوچیده و سكنى گزیده در دیگر سرزمینها، بویژه آمریكا و كانادا و پاره اى از كشورهاى بزرگ اروپایى – كه گروهى بسیار را ساخته اند – در راستاى پیوند با یادگارهاى سرزمین مادرى و نگهبانى از هویت ملی و زنده نگهداشت یادمانهاى ارزنده اى كه چون بوى ریحان وحشى، شامه خاطره هایشان را رها نمى سازد و همچنین شناساندن كاﻻها و فراورده هاى ایرانى در بخشى از بازار جهانى داد و ستد، در دهه ى آخر اسفندماه هرسال خورشیدى ایرانى دست به برپایى بازارهاى نوروزى در بهانه ى سال نو و جشن هاى آن مى زنند.

این بازارهاى چند منظوره، از سوى دسته هاى گونه گون، راه اندازى مى شوند. به هر منظور – چه فرهنگى چه اقتصادى – كه باشد، خوب ، پسندیده و سازنده است. ناگفته نماند، جانمایه ى چنین بازارهایى، بدون پشتیبانى، بازرگانان و پیشه وران همسو با فرهنگ ایرانى، امكان پذیر نخواهد شد، سازماندهى و برنامه ریزى كارشناسانه، همراه سرپرستى دلسوزانه، مى تواند هر دو خواسته را برآورده كند. یادآورى چند روزه ى برنامه هاى سنتى – كه بخشى بازمانده از فرهنگى، انسانى است – مى تواند، به پیوند دادن جامعه اى خسته و رو به بالندگى، امیدوارى بیشتر بدهد تا بتوانند، بین دیگر نمایندگان بشرى سرفرازانه خودى بنمایند.

راهگشاى برپایى چنین بازارهاى فرهنگى، نخست نهادهاى مردمى، مانند سازمان زنان و بنیادهاى خیریه و گروه هاى گردهم آیى هاى قومى، به منظور گردآورى « اعانه » یا بخشى از هزینه هاى اجرایى بوده كه امروز نیرومندتر و با هوده تر از، گذشته با یاورى بخش خصوصى بازرگانى تا اندازه ى زیادى توان گرفته اند. ایرانیان رو به ازدیاد هم با دلبستگى و پایبندى سخت به پایدار ماندن شعایر ملی – میهمنى ، باورمندانه خود و نسل رو به رشد را به این بازارها مى آورند. و اما خوى جوانمردى و اخلاق تربیت یافته ى عدالتخواه، حكم مى كند، یكجانبه اندیشى یا سودجویى محض بر فضاى بازارهاى فرهنگى – بازرگانى نوروزى حكمفرما نباشد و خریداران كه همان « پاسداران فرهنگى » هستند و ترانه ى سنن باستانى را در انگاره ى « بازار نوروزى » مى خوانند رنجیده، تاﻻرهاى پر نغمه ى « نوروزى » را ترك نكنند.

**********

Houshang Saranj – Toronto