یاد یار مهربان …

هوشنگ سارنج

هر بازار, ایرانی ؛ هزار تویی از رنگست وبوی خوش, گلاب و شیرینی, خوابهای بهم تنیده ی خاکهای مانده از سالیان, دراز بر گرده ی دالانچه های آجر و گچی در نواخت,آهنگ, هستی. راسته ی بزازان و زرگران و مسکوبان؛ رنگرزان و عطاران ؛ هر یک ؛ در باز گشودن, ترمه بسته های رنگین, آسمان, یادمانها؛ ضرباهنگ, زندگانی بی آشوب است. بدور از چشمان, درنده خویی کورباش ها و دور باش های وادی زورمداری. به یاد, دوباره خود را یافتن در آبنمای خوش نقش, شبهای نوروزی در بازارهای تهران, اصفهان ,تبریز, مشهد, کرمان, یزد و شیراز …دو روز مانده به سر آمدن, زمهریر, تورنتو ؛ به بازار, ” سنت لارنس, “همراه, بستگان ؛ گام نهادم. این سرای بهم بافته ی پیشه ها که از رج بندی سر باز خا نه ای بهره دارد پاکیزگی اش گفتنی است.

چله نشینی زردچوبه و دارچین در شیشه ها و پیچه و سر بند پوشی پنیر ها جعبه آینه نشینی گوشت پاره های پسا شده ؛ و… و… آدمی را می برد تا انتهای بازار های شکر بیزان, ماه های روزه و زنجیر سازان و نجابت, پنهان, لعنت گویان ؛ به اشقیای روز های نهم و دهم ماه های گناه. یاد آور, حق طلبی های از دست فرو نهاده ی در تاریخ, پر غبار, کوتاه دستی و جدا مانده از زبانهای زنده ی کمیاب و دیدن, چیدمان, آنهمه میوه های تمامی فصلهای جهان, پر پهنا و بلندا بر خنچه های فراوانی و بدور از چنگال, نگاه های نداشتن و ندانستن, پاسخی درست برای این بی بهرگی پیوسته و دریافت, پادا فره ی گناهان نا کرده. بازار های همه ی جهان ؛ ریشه در روزهای نخستین, ساختاری هر شهر دارند؛ بر آمده از بازارچه ای بر استخوانبندی میدانگاهی خاکی بی سر پناهی برابر, آفتابگزیدگی یا بارش, باران و برفهای آزارنده.

سال,۱۸۰۳ م مردمان, رو به فزونی ” یورک ” نیاز به بازاری همگانی و چند خواسته را در هفته بازاری برای خرید و فروش, گله های دام و مرغ و …و …سامان دادند. روزهای یکشنبه به داد و ستد در میدانبازاری (امروز جارویس استریت )گرد می آمدند. آن بازار یک روز در هفته رگ, جنبنده ی پیکر شهر, تورنتو می بود. در آن روزهای سخت, شهبندر سازی تورنتو ؛ همه چیز در گرو, زندگی سازی بود تا آنجا که برده فروشی هم؛ پیشه ای پر درآمد به شمار می رفت؛ نخستین بازار,سر پو شیده ی شهر هم به سال, ۱۸۱۴ م در گستره ی هفت متر و سی سانت در یازده متر فراهم آمد. و بدنبال آن ؛ به سال, ۱۸۲۰ م بازاری بنیه ور پس از بارها فرو ریزش و آتش سوزیهای پی در پی شهری چوبساخت ؛ بر پا کردند.

سده ی نوزدهم؛ تورنتو سه بازار, همگانی دا شت:
۱)سنت لارنس از ۱۸۰۳
۲)سنت پاتریک
۳)سنت اندرو
مهمترین بازار همگانی تورنتو ی کانادا؛ سنت لارنس بوده است. که از سه ساختمان پدید آمده بود. سنت لارنس بازار, شمالی که بازار, هفتگی کشاورزان بوده است همراه با آنتیک بازار و سنت لارنس بازار, جنوبی در بخش, جنوبی خیابان, ” فرونت “که بازاری هر روزه بوده است برای هر گونه خوراکی با پیوست به رستوران و بازار , گالری که ساختش به ۱۸۴۵ م باز می گردد. و دو بار هم باز سازی شده است. و سر انجام سنت لارنس هال در خیابان, کینگ , جارویس از سال, ۱۸۵۰ م این بازار که من دیدم؛ سازه ایست از آهن پایه های بلند و تسمه های بهم تا بیده زیر آسمانه ای هلالی ء در دو اشکوب و رنگ و جان, دادو ستدی همبوی راسته بازار های ایرانی که بیننده را میخکوب, خود می کند.

از کوچه ی پشت, مطبخ که به میدان, نقش جهان پا می گذاری ؛ هر چهره از آسمان تا ریسمان ؛ ترا با بندی کهنسال و نادیدنی به مردمانی هم سر نوشت گره می زندبرای نمونه یک چراغ زنبوری در قهوه خانه حما لها یا سبحه ها ؛ کشکولها؛ تبر زینها یا کاشی های نگاره دآر,بجا مانده از گرمابه ای که سالها بی چشمان دیدن نگریسته بودند . خیالزده و منگ ازبوی بازار های شرقی- غربی ؛ بازار را ترک گفتم. خشکیده در سیاهچالهای چکیده از قلم, یک قلمزن, غریب افتاده و باغی بی شاخه ای گل و لبانی ترکدار از تشنگی در دیدن و گفتن.

**********
تورنتو
۱/۲/۲۰۱۷