هوشنگ, سارنج
کفش واژه ایست پارسی . در زبان, پهلوی ؛ kafsh در شاهنامه ی فردوسی بارها آن را با درفش قافیه ساخته و کفشدوز را کفشگر آورده. استاد روانشاد بهرام, فره وشی در ” فرهنگ, پهلوی ” kafsh و استاد جاودانه ؛ دهخدای بزرگ ؛ در لغتنامه ص ۱۶۲۴ آورده ……کفش معروف است که پای افزار باشد و …. عربها آنرا معرب کرده قفش گویند…. پای افزار ؛پایپوش؛ چشماک ؛ چمناک و چیدار هم …چموش ؛ چاموش چمنک ؛ چمنک ؛ شمک ؛ پاچیله ؛تسخان ؛ چار ق ؛ موزه هم ….
هیچکس نمی داند نخستین بار چه کسانی کفش به پا کردند ولیک ایرانیان ؛مصریان ؛یونانیان و رومیان درین راه پیشگامانند.و باتستی ایستی گونه ای صندل بوده باشد.؛؛؛چنانکه نمودارش حیثی ها تش یش ؛در تندیسها ی مانده در ستا ییشگاه ها یا سنگ کنده کاریها یا موزه هایکفش دیده می شود.مردمان,چین نیز کفشهای چوبی سخت می پوشیدند و همچنین کفشهایی از ابریشم هزاران سال به کار می بردند که در راستای نگهداری از پا نبود بلکه آذینی و آرایه ای بوده است.
نگاره ی آنها در تندیسهای گلین, از هزاره های گذشته بجاست. کفش های پیشین پاشنه نداشت و پاشنه ی بلند نزدیک به ۱۶۰۰ م گمانه زنی شده است. گفتنیست که پژوهشگران کانادایی بر پایه ی برهان؛ بر آن باورند که ایرانیان نخستین بار پاشنه ی بلند برای کفش های مردانه را ساخته اند. با گذشت, زمان بر بنیاد, نیاز ؛ریخت و انگاره ی کفش های زنانه و مردانه دستخوش, دگر گونی شده است.
پیشینه ی کفش را می توان آشکارا ؛ بر پای پاره ای آفریقاییان, وامانده از تاریخ نگریست. آنان برای آسودگی بیشتر ؛ چیزی مانند, تنگ,پلاستیکی خالی آب ؛ بجا مانده ازگردشگران , شکارگر از سر زمینهای آباد را با بندی به کف پا می بندند. …انسان, آغازین نیز , برای نگهداری پا از گزند, سرما و گرما یا پیشگیری از ریش شدن یا گزش, خار یا مار از پوست , درختان یا جانوران چونان ” چا ر ق ” یا “چا موش ” بهره می جست. همچنان که سرخپوستان, آمریکایی پا افزاری با نام, moccasin موکازین -تکه پوستی با بند های نگهدارنده – به کار می بردند. پیش از ۱۸۰۰ م و پیدایی ابزارهای کفشدوزی و پینه گری بیشتر, مردمان؛ کفش های دست دوز, نا مرغوب, خا نگی یا دستکار, کفشگران, دوره گرد را می پوشیدند. در سال,۱۸۸۲م که ” جان ارنست ماتزلیگر “یک کارگر , ماسا چوست نشین ؛ shoe lasting machin (چرخ پر کارآمد ) را ساخت ؛ کفشگری پا به دوران, ساخت, انبوه نهاد. آغاز , انبوه سازی کفش ؛ پایین آوردن, بهای آنرا همراه شد. و پا ی افزار و بهره وری از آن همگانی تر گردید. تا جایی که امروزه در ساخت, کفش , به روز ؛ لیزر و گر ده کشی (طراحی ) ؛ دانشمندانه ؛ کاربری پیشرفته دارد. گفتنیست ؛ پوست پیرایی (دباغی )و رنگرزی (صباغی ) با دانش روز چرمهای زیبا رخ و پر دوام و آسان ساز تر از گذشته می سازد.
امروزه کفشگری کاری دانشی است. با دیگر رشته هایی در اندازه ی هواپیما سازی بستگی دارد از هنر تا فن آوری روز را زیر بال خودگرفته تنها کشور های بازنده اند که بدنبال کفش ارزان به بهای ساعت,کیلویی ؛ کفشگران, سنتی خود را دست به دهان و خانه نشین ساخته اند.
نخستین بار در آبخست, کیش نگرشم به کفش های رهگذران افتاد. همه کفشهای نو به پا داشتند؛ چون همه به یک بازار خرید جهانی آمده بودند. و همه ی کفشها؛ از گونه ی ورزشی . سالهاست که الگوهای رفتاری به سوی کارایی بیشتر در آسایش, بیشتر پیش می رود. در تورنتو هم در مال ها ی پر رفت و آمد به دیدن, کفشها نشستم. جهانی دیدنیست . بیشتر کفشها ورزشی بود پاره ای کوچک از بسیار یادداشها را برایتان می آورم .
آقا ؛ نا یک, خا کستری نو – خانم آفریقایی تبار ورزشی سیاه –آقا با کفش, زمستانی در تابستان –دو بانو؛ کتانی و کفش, رسمی پاشنه بلند , صورتی –آقا ورزشی خانم کتانی صورتی–مادر دمپایی لا انگشتی ؛ دختر کفش صورتی–خانم تابستانی بندی با لژ, چوب پنبه ای آقا چرم, مصنوعی سیاه –خانم مسن ورزشی سپید–و بیشتر, بند, کفشها باز. ………..
هفتم, دسامبر ۲۰۱۸
تورنتو