روز مادر، روز شادى، روز گل

هوشنگ سارنج – تورنتو

“یازدهم مى روز جهانى مادر گرامى باد”

روز مادر، ریشه در تاریخ كهن و روزگاران پرستش الهه ها دارد. در یونان باستان، Rha همسر Cronus مادر چندین خدا و الهه، مورد پرستش بوده است. در روم باستان نیز Cyble یك الهه مادر تا ۲۵۰ ق.م مورد ستایش بود. و جشنى به نام هیلاریا Hillaria به مدت سه روز از ۱۵ تا ۱۸ مارچ برگزار مى گشته است.

در انگلستان هم به Mothering Sunday و نیز Mid. Lent Sunday (كه جشنى وابسته به مراسم مذهبى بوده است) وابستگى اجرایى داشته است. در آمریكا، م. جارویس (۱۹۴۸-۱۸۶۴) به جشن “روز مادر” اعتبار بخشید و گویا نخستین “روز مادر” در آلبینو میشیگان در وابستگى به جنگهاى داخلی و جانفشانى زنانى كه در آن گیرودار اهمیت ویژه اى یافته بودند، اجرا گشته است. در سال ۱۹۱۰ نخستین اعلامیه ى “روز مادر” در دولت ویرجینیاى غربى صادر گشت و در سال ۱۹۱۱ در بیشتر ایاﻻت متحد، جشنى رسمى بود و سرانجام سال ۱۹۱۴ از سوى سنا و پرزیدنت ویلسون، دومین یكشنبه ى ماه مى را به نام “روز مادر” نامگذارى و تصویب كردند.

اكنون در گوشه و كنار جهان، در روزهاى مختلف سال، روزى را به نام “روز مادر” جشن مى گیرند. در ایران باستان همگون روم و یونان و دیگر كشورهاى شرقى، بزرگداشت مقام مادر، بیشتر شكل آیینى و ستایش نماد زایندگى را داشته است. با گذار از دوران اقتصاد كشاورزى به صنعتى و دگرگونى شیوه هاى تولید در زندگانى بشر، شكل بندى نوین خانواده، روشن تر شدن مرزبندى مسٶولیتهاى همیاران، تواناترشدن زن در امر آموزش و پرورش فرزندان، آگاهى و درك روزافزون و رویارویى فرزندان به ارزش بى بروبرگرد مادر، جامعه را برآن داشت كه هسته ى وجودى  زن – مادر را پدیده بسیار ارزنده و بى جایگزین ارزیابى كند و باورمندانه او را بپذیرد. اهمیت زن در خانواده ى ایرانى بسى واﻻتر از آن بوده است كه نشان داده مى شده است; در خانواده هاى اشرافیت حاكم حكومتى – زن – در روند تصمیم گیریها، گزینش ها، جانشینى و احكام صادرگشته ى فرمانفرمایان و سپهداران و… نقش آفرین جدى و در خانوار روستایى هسته ى تولید، دوشادوش مردان و در خانواده هاى شهرى، مربى و سیاستگزار راستین داد و ستدها بوده است.

برجسته ترین مسٶولیتهاى بر دوش زن – مادر، فرزندآورى و پرورش آنان بوده است كه بویژه در ایران با وسواس و فداكارى كم مانند و سرآمد بین جهانیان است. پایگاه زن – مادر با آمدن نخستین فرزند به جهان هستى، جنبه ى تقدس و ایمانى مى یابد كه تا پایان خانواده این شیوه پابرجا مى ماند و بر هر فرد از جامعه است كه با هستى زن – مادر در شكل اسطوره اى و نماد پاكى و سرچشمه ى پاكزادى نهال هستى، رفتارى سنگین، باادب، همراه بزرگداشت همیشگى، همكارى و ستانیدگى داشته باشند. با گسترش كانونهاى آموزشى – دانشى در رده هاى گونه گون و فراگیرى رشته هاى مورد نیاز جامعه متكى بر بنیادهاى نیرومند اخلاقى، در خانواده هاى خداباور بر پایه هاى مروت رفتارى، زنان، در رسته هاى مختلف با دوچندان آگاهى كارشناسانه، دلسوزانه در آوردگاه زندگانى چنان بالیدند كه آواى سرفراز غرورآفرین هر انسان شریف حقیقت بین را برانگیخت.

كم نیستند زنان بزرگى كه الگوى نسل جوان خواهند بود. مردان و فرزندانى كه در پرتو فداكاریهاى این نیمه ى اندیشمند كوشا و پرتوان و گل آفریده ى آفرینش بالیده اند و پیشرفت و آسایش ساﻻرى زندگى آنان در گرو شعور واﻻ و احساس كنترل شده ى الهى مادرانه زن – مادر، مى باشد. باید به هر بهانه، در هر كجاى گیتى، در هر روز از سال همچون همیشه، نمادهایى را دست آویز بزرگداشت مقام عظیم مادر – وجودى كه جهانى نغمه ى زیبا، در نهادش نهفته – بسازند.

تمام روزها را در هم بپیچید

سالها و سده ها را

و زمان را

و به آن یادواره مادر نام نهید.

چه همه دورانها از آن مادر است

ستایش مادر در واژه نمى گنجد

ارجش چنان واﻻست كه در گستره ى گفتنى ها نمى آید

گذشت او در پهناى باور ما سازش نمى پذیرد

توانش، آنچنان كه مى توان با نیروى آفریننده پى جست،

تاب تمام كوهها، موج صخره كوب همه اقیانوسها، سختى

همه خاره سنگها از او كمتر است.

شورابه ى تمام آزادآبهاى زمین به اشكدانه اش نمى رسد،

ستارگان بیشمار آسمان هم

سبزبوى طراوت،

ستاره ى وفادارى،

گلدانه گذشت،

برفدانه ى پاكى،

بوى گرم خیال،

سبزینه ى كشتزار زایش

رنگین كمان زندگانى

خواب نرم كودكى،

ترمه ى بشرخویى

رودسارى عشق

میناى سكر نوازش

پرند درد

زن

مادر

**********

Houshang Saranj – Toronto