مواد مخدّر (Drugs)

هوشنگ سارنج – تورنتو

به مناسبت روز جهانى مبارزه با اعتیاد, پنجم تیر 

“معتاد” كسى است كه ماده ناركوتیك  ( مخدر) مصرف مى كند و به راحتى قادر به رهاكردن آن نمى باشد. نه به خود رحم مى كند، نه به دیگرى و سرانجامش مرگى با  خفت و بدنامى، همراه با نفرت دیگران از زندگانى پلید او مى باشد. معتاد، بیمارى روانى است كه قبل و بعد از ترك اعتیاد نیازمند به شغل، مهربانى، احترام و حمایت خانواده و جامعه مى باشد. عصر فیلسوفان بزرگ  – سقراط و افلاطون و ارسطو – كه در شكل  دادن جامعه ى مدنى بر پایه هاى حفظ حقوق انسانى و شهروندى همگام با پرورش شاگردان دانشمدار، آزادگى را فریاد مى زدند، با آرزوهاى نابرآورده گذشت تا هنگامه ى پیام  آوران مهربانى ها رسید، آنان نیز پنداشتند درنده خویى فرزندان “قابیل” را با زنجیر “آطاعت” و “احساس” بسته اند اما نه آن خودپندارى و نه این دینمداریها توانست یكسره آدمیان را از خط اندیشه هاى شیطانى برهاند و به دایره ى صلاح و سلامت رفتارى درآورد.

تعدادى نه چندان اندك در دو سوى خط “فقر” و “بى نیازى” هم در جامعه ى دولتمردان خیانت پیشه، هم ولگردان بى  نام و نشان از خانواده ى انسانى، به تاراج جان آدمیان پرداختند. گویا آتش جنگهاى آدمى سوز و كشتار یورش هاى كشور گشایانه بس نبود كه دست مافیاى سلطه جوى ثروتهاى بادآورد از آستین سوداگران مرگ و سلاطین مواد مخدر ساز بیرون آمد و به یغماى فرزندان روانپریش و آسیب دیدگان جامعه ى بشرى پرداخت و هر روزه در سرتاسر جهان پهناور تعداد بیشمارى آدمیان ذلیل آمده و ناچار  گشته ى بیمار را بر چوبه دار “اعتیاد” مصلوب و در قربانگاه بى اخلاقى و آدمفروشى سلاخى مى كند.

خداوندان تولید و توزیع “مرگداروهاى پلید” در سایه سار ذوب  شدن دیگران، آسوده به سر مى برند. آنان خود، ارتش و نیروى انتظامى، مبارز و داور و دادگاهند و با سلاح دخالت پاره اى حاكمان دولتى به گسترش مرزهاى توان، دارایى و نفوذ خود مى افزایند. ” دریغا ز توفان نوحى دگر”  Drug با دو معنى متضاد، یكى “جانبخش” و دیگرى “جانگیر” در فرهنگ انسانى كاربرى دارد. داروشناسان، دانشمندان و دیگر پژوهندگان مواد دارویى، هر ماده ى شیمیایى كه پس از ورود به بدن موجودى زنده، اثر بگذارد را Drug مى نامند.

دارو، ماده ایست درمانگر كه ساﻻنه جان بسیارى بیماران را از چنگال دردمندى و مرگ مى رهاند و به میلیونها گرفتاران بیمارى كمك مى رساند تا بتوانند از عمرى بیشتر بهره ور گردند. این “جانبخش” است. دیگر در مفهوم ماده اعتیادآور كه هستى برباددهنده، ویرانگر آدمى، مساله  ساز دودمان بشر و “جانگیر” است. انسانهاى پیش از تاریخ و قبل از رسیدن به تمدن از Drug استفاده مى كردند. آنان دریافته بودند كه با خوردن پاره اى گیاهان دردهایشان برطرف مى شود. قدیمترین گزارش درباره ى استفاده از گیاهداروها، از تمدن سومریها – در خاورمیانه – بر الواح گلی و به خط میخى آنان به جا مانده است. در طومارى هم از مصریان – نزدیك به ۱۵۵۰ سال پیش از میلاد – به بیش از ۸۰۰ نسخه ى درمانى اشاره شده كه در آنها نام ۷۰۰ قلم دارو یاد شده است. دارو، این ماده ى شیمیایى كه امروزه در هزاران گونه ى مختلف و تركیبات گوناگون ساخته و براى درمان بیماران به بدن آنان وارد مى شود، مى تواند خشك یا آبكى بوده، خوردنى، مالیدنى یا تزریقى باشد و منشایى كانى، گیاهى یا حیوانى داشته باشد.

پیش از سالهاى ۱۹۰۰ بیشتر داروهاى مفیدى كه امروزه مورد مصرف دارند ناشناخته بود; براى مثال آنتى بیوتیكها كه بهترین مبارزان با میكروبها مى باشند تا پیش از ۴۰-۱۹۳۰ به كار نبودند و پیش از آن بیشتر بیماران مبتلا به عفونت جان مى باختند. بعد از كشف آنتى بیوتیك – توسط فلمینگ پزشك انگلیسى – میانگین عمر پایین تر از ۷۴ سال از مرز هفتاد سالگى گذشت – در كشورهاى مرفه اروپایى و آمریكا – با اینهمه مصرف خودسرانه ى دارو و یا بیش از اندازه – اور دز – سمى و مرگ آفرین خواهد شد.

داروها در بدن از چند راه كارگر مى افتند. كشتن میكروبها (Antiseptic) یا به كار واداشتن پاره اى اندامها كه به فعالیت بیشتر نیاز دارند، یا موجب تسكین دردها و آرامش مى شوند; كه استفاده ى از داروهاى دردكش، بخشى اعتیادآورند. سه گروه عمده از داروها باعث اعتیاد مى شوند: ۱) Narcatics ناركوتیكها، مانند تریاك، مورفین و هرویین ۲) Depressants كندسازنده ها مانند Barbiturates و الكل ۳) Stimulants ( محرك ها) مانند Amphetamines، كوكایین و نیكوتین كه استفاده ى مداوم از این مواد اعتیادآور است. ناركوتیك ها به دسته اى از مواد دارویى اطلاق مى شود كه مصرف كننده مى پندارد پس از استفاده از آن احساس بهترى به وى دست مى دهد كه كاربرد اینگونه مواد بدون نظر پزشك بسیار خطرناك و اعتیادآور است. سردسته ى ناركوتیكها افیون Opium یا تریاك است كه از گیاه خشخاش یا نوعى Poppy بدست مى آید كه از قدیم در شكل “درد كش” استفاده مى شده است.

امروزه شیره ى گیاه خشخاش با نام Raw Opium را خشكانده و از تصفیه ى آن مورفین و از مورفین هم هرویین بدست مى آورند. هیچ كارخانه ى داروسازى مجاز به ساختن هرویین نمى باشد اما همان گروه سودجو و نامردمى خو به گونه اى غیرقانونى به ساخت و توزیع جهانى آن مبادرت مى كنند. معتادان به هرویین آن را از راه بینى یا تزریق زیر جلدى یا وریدى بكار مى برند. اعتیاد از راه استفاده و مصرف كوكایین، حشیش و دیگر مواد ساختگى نشئه آور نیز ممكن است. كسانى كه مواد مخدر مصرف مى كنند به استفاده ى دایم و رو  به ازدیاد عادت مى یابند. شخص معتاد از لحاظ بدنى وابسته به مخدر مى شود (Habit Forming) و باﻻ رفتن مصرف روزانه ریشه در اعصاب مركزى و بخش ارادى مغز دارد. بدترین تخریب در آن جایگاه بوجود مى آید. معتادان بسیار كم طاقت، گوشه گیر، زودرنج شده و شادمانى آنان ناپایدار و بى دوام است. ﻻابا لی، پلشت و بى توجه به خود و اطراف خود مى گردند. بدترین سن ابتلا سالهاى ۱۰ تا ۲۰ مى باشد.

اگر با كسى روبرو شدید – در خانواده – كه حالت سرماخوردگى شدید و همیشگى با آبریزش چشم و بینى دست به گریبانست و انزواطلب و گوشه گیر شده، خواب  آلوده و بى  قید و بند گشته، او را به یكى از مراكز تخصصى درمان معتادان ببرید. شخص “معتاد پیشرفته” اگر از مصرف بازداشته شود دچار گرفتگى عضلات و ماهیچه ها، پرخاشگرى شدید، خودزنى و دیگرزنى شده و در حالت بسیار شدید خواهد مرد. علت گرایش به اعتیاد، گذشته از درصد ناچیزى ژنتیك  بودن، آزردگى ها و آسیب هایى ست كه در دوران كودكى به فرد وارد مى شود با پس زمینه هاى روانى. هنگامى كه فرد هدف قرار بگیرد، زودتر گرفتار خواهد شد. ناسازگاریهاى خانوادگى، اعمال فشارهاى جسمى  – روانى، بى عدالتى هاى اجتماعى، فقر فرهنگى – اقتصادى، فاصله ى روزافزون بین كشورهاى شمال و جنوب، جنگهاى خانگى، تجاوزات اخلاقى – جسمى، محیط هاى فاسد اجتماعى، دیدن صحنه هاى نامناسب و تخریب ذهن پاك كودكانه، رواج فراوان مواد مخدر و در دسترس  قرار گرفتن آسان، وجود گروههاى گنگ خیابانى، دوستان نامناسب جوانى، رواج فیلمهاى خشونت آفرین و….. و….. زمینه ساز به دام اعتیاد گرفتارآمدن جوانان است.

روانشناسان نیك مى دانند و توصیه مى كنند; پیشگیرى از امر اعتیاد، ثمربخش تر و هزینه ى بازسازى گرفتاران است. دست روى دست نهادن و نگران نگریستن، اضمحلال نسل جوان است. متاسفانه، تفاهم و همبستگى جهانى در كار مبارزه با مواد مخدر و جلوگیرى از اعتیاد بسیار كم و مصلحت اندیشانه و سیاسى مى باشد. راه كار مانده، همكارى و فعالیت نهادهاى انساندوست با تمام كمبودها در مكان مبارزه و رهانیدن آمادگان خواهد بود. بدانید، معتاد بیماریست كه براى دستیابى به ماده ى دلخواه و مورد نیازش از هیچ كار ضد اخلاق و عرف اجتماع خود، رویگردان نیست. در او چیزى به نام مهربانى، دوستى، شرافت، نجابت، اصالت و…. باقى نمى ماند. تن فروشى، دزدى، خیانت و دست باﻻ جنایت، براحتى از او سر مى زند. بكوشید زمینه هاى اجتماعى – روانى را از پیش روى كودكان، نوجوانان بردارید.

**********

Houshang Saranj – Toronto