اسراييل

هوشنگ سارنج – تورنتو

اسراييل به گفته ى كتاب مقدس، سرزمين شير  و عسل، از بدو تاسيس درگير جنگ هاى نابرابر و آواره كردن ساكنان اوليه بوده است. اسراييل با وسعت ۲۰۷۷۰ كيلومتر مربع كشور كوچكى است در باريكه زمينى، دريايى، كوهستانى، صحرايى واقع در جنوبغرب آسيا  ( خاورميانه ى عربى) و شرق درياى مديترانه.  اين كشور با خواست حركت صهيونيسم و پشتيبانى يهوديان پر نفوذ در جامعه غربى بر پايه ى بهره بردارى قدرت مذهب در خدمت سياست، پس از شكست عثمانى و پايان جنگ جهانى اول به قيمت آوارگى ساكنان عرب  ( فلسطينى ها) منطقه و فروزان ماندن آتش آدمى  سوز جنگ پيوسته، به وجود آمد. نخست آنكه در كتاب عهد عتيق آمده است: حضرت ابراهيم  ( ع) پدر يهوديان، بنياد سرزمينى سامى  –  يهودى را نهاد. بسيارى محققان مى گويند اين رويداد بين سالهاى ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ ق – م رخ داده است. از سوى ديگر به استناد اشاره ى تورات، ۱۰۰۰ ق . م. داوود ( ع) شهر اورشليم را ساخت و مقر و مركز طوايف اسراييلی قرار داد.

سليمان  ( ع ) نخستين معبد يهودى را در آن شهر بنياد كرد. بيت المقدس، قدس شريف يا اورشليم، گرامى  ترين پاره ى خاك زمين، شهرى تاريخى – مذهبى و موزه ى باورمندى صادقانه ى سه آيين يهودى، مسيحى و مسلمان است كه از آغاز سرنوشتى جنجال، جدال انگيز و خونبار داشته و خاكش با خون بسيارى پيروان، آبيارى شده است. داستان اين قضيه ى خونين و پيچيده از سال ۱۸۰۰ ميلادى به دنبال يك حركت آرمانى در جهت تشكيل يك كشور مستقل براى يهوديان جهان با نام Zionism آغاز و به تاسيس اسراييل در سال ۱۹۴۸ انجاميد.

صهيونيزم امروزه به زنده ساختن زبان و فرهنگ يهودى مجدانه مى كوشد و مى خواهد همه ى يهوديان جهان به قدرتى يكپارچه بدل شوند و دوباره زندگانى يهودانه بازسازى گردد. اين حركت فكرى در روسيه شكل گرفت و به سال ۱۸۸۲ گروهى جوانان يهودى كه خود را هواداران صهيون – Zion نامى عبرى بر فلسطين يا به روايتى نام كوهى در اورشليم است – مى ناميدند، يهوديان را به مهاجرت به سوى سرزمين فلسطين ترغيب مى كردند. تيودر هرزل T.Herzl يك روزنامه نگار استراليايى، سياست صهيونيزم را اشاعه داد و كوشيد كه در ذهن جهانيان جا بيندازد كه سرزمين يهوديان فلسطين است. او در نخستين كنگره ى بين المللی  صهيونيستها در شهر بازل سوييس توانست اين حركت را در شكلی جهانى – ۱۸۹۷ – مطرح و معرفى كند. آنان جنبش را تا وقت مناسب يعنى جنگ جهانى اول اداره كردند. با پايان يافتن جنگ و شكست امپراتورى عثمانى و تسلط كامل دولت انگليس بر خاورميانه ى عربى و رهايى يافتن سرزمينهاى تحت تسلط عثمانى و برقرارى حاكميت هاى دست  نشانده ى انگليس بر منطقه، حركت و جنبش صهيونيزم توان سياسى بيشترى پيدا كرد. انگليس هم قول تشكيل يك كشور مستقل يهودى در فلسطين را داده بود. سال ۱۹۱۷ كه آرتور جيمز بالفور – سرپرست فلسطين – اعلاميه ى معروف “بالفور” مبنى بر پشتيبانى انگليس از تشكيل يك كشور يهودى در منطقه ى فلسطين را صادر كرد، دولت انگليس در حال جنگ با عثمانى بود.

نخست اعراب تشكيل يك كشور يهودى را باور نداشتند اما يهوديان با برنامه ريزى دقيق و اميد به پشتيبانى انگليس و آمريكا چنان امرى را ميسر و شدنى مى دانستند. نزديك به بيست سال مهاجرت به اسراييل ادامه داشت و يهوديان روسيه باﻻترين گروه مهاجران را مى ساختند و همواره اعراب با آمدن يهوديان مخالفت و جنگ و جدال داشتند. با آغاز جنگ جهانى دوم و فشار نازيست هاى آلمانى بر يهوديان آلمان و ديگر كشورهاى اشغال شده سيل مهاجرت به اسراييل شدت گرفت.

انگليس مساله ى اختلاف اسراييل و اعراب را به سازمان ملل محول ساخت. سازمان ملل تصميم به جداسازى سرزمين و بين المللی ساختن شهر اورشليم گرفت. اعراب نپذيرفتند ولی اسراييل يكطرفه سال ۱۹۴۸ اعلام استقلال نمود و جمهورى اسراييل بنياد نهاده شد. اعراب به اسراييل حمله آوردند و U.N سپاه صلح به اسراييل فرستاد و اعراب در دريا بر كشتى هاى اسراييل آتش گشودند.

سال ۱۹۵۶ كه بريتانيا و فرانسه براى اشغال كانال سوئز حمله كردند، اسراييل فرصت را غنيمت دانست و “غزه” را تصرف كرد. عبدالناصر ( رييس جمهور مصر) تصميم گرفت با فرستادن نيروى دريايى بندر “عقبه” تنها راه درياى سرخ اسراييل را ببندد و ديگر كشورهاى هم  پيمان عرب خود را قانع ساخت كه اسراييل را محاصره كنند. در اين دوران كوتاهترين و ويرانگرترين جنگ تاريخ در شش روز روى داد و اسراييل سه ميليون نفرى با اعراب ۱۱۵ ميليون نفرى  – با اتكاى به غرب – جنگيد و در پايان ۱۵ هزار عرب كشته و ۵۰ هزار نفر زخمى شدند. دستآورد جنگ اسراييل اشغال بسيارى سرزمين هاى عربى بود كه تاكنون، هنوز موضوع مساله ى اختلافات است. تنها مصر در زمان انورالسادات توانست با اسراييل قرارداد صلح ببندد و اسراييل را به رسميت بشناسد و شبه جزيره ى سينا را پس بگيرد.

بعد از جنگ سخت اعراب و اسراييل و تلفات بيشمار – يوم كيپور – رييس جمهور مصر آمادگى كشور خود را براى مذاكره و قرارداد صلح به اطلاع دولت اسراييل رسانيد. در نوامبر سال ۱۹۷۷ سادات به اورشليم و كنست رفت و با “بگين” نخست  وزير اسراييل ملاقات كرد. در سپتامبر ۱۹۷۸، سادات، بگين و كارتر، رييس جمهور آمريكا، در “كمپ  ديويد” آمريكا جلسه اى داشتند كه دربارۀ دو موضوع صلح بين اسراييل و مصر و پايان دادن به مناقشات اعراب با اسراييل، صحبت و تصميم  گيرى شد. اول به صلح انجاميد و خط دوم به علت مشكلات ساحل غربى، باريكه ى غزه و گوﻻن…. به انجام نرسيد و حالت نه جنگ و نه صلح بر منطقه حاكم شد. فلسطينيان آواره هم براى احقاق حق در دسته هاى چريكى و جنگهاى غيرمنظم و يورش هاى انتحارى هرازگاهى ضربه مى زنند. آخرين جنگ اسراييليان حمله ى تمام عيار و ويرانگر به جنوب لبنان، دره ى بقاع و تمام هدفهاى پايه اى لبنان در سال جارى بود. ساختار اجتماعى اسراييل بر پايه ى نود  در صد يهودى كه بيشتر مهاجران از گوشه و كنار جهانند، در آغاز زبان يكديگر را نمى فهميدند و مجبور به شركت در كلاس هاى زبان آموزى عبرى بودند. منبع درآمد اوليه ى آنان از راه كشاورزى بود در نتيجه كشاورزى در باريكه ى ساحل غربى و مديترانه اى توسعه يافت و محصول مركباتى مانند ليمو و پرتقال و ديگر محصوﻻت زيتون و غلات و تنباكو و مقدارى سبزيجات به خارج صادر مى كردند. در كنار آن صنايع كارخانه اى در سايه ى كمك هاى غربى و كارشناسى متخصصان مهاجر توسعه يافت كه مهمترين آنها تراش الماس، پارچه، اسلحه و….. بوده است. در ساحل مديترانه شهرهاى عمده ى اقتصادى و صنعتى رشده كرده اند. “تل آويو” و “يافا” بزرگترينند و بسيار مدرن با خيابانهاى پهن و تميز و جمعيت بسيار. در گذشته خط لوله ى نفت صادراتى عراق به شهر “حيفا” مى رفته كه در آنجا گذشته از اسكله هاى بارگيرى، تصفيه خانه هاى پيشرفته اى نيز موجود است. چون اغلب خاك سرزمين بيابانى است، بيشتر پروژه هاى بيابان زدايى و حاصلخيزكردن و آبيارى قطره اى و تامين آب از راه لوله كشى و شيرين كردن آب درياى سرخ و ارسال به سوى سرزمينهاى احياشده در منطقه ى صحراى Negevّ اجرا شده است. مهمترين رودخانه ى اسراييل همان رود “اردن” است كه از سوريه سرچشمه مى گيرد و قسمتى از مرز شرقى ى اسراييل – اردن را ساخته و به درياچه ى بحرالميت مى ريزد و هر دو كشور از آب آن استفاده مى برند.

اسراييل از لحاظ شبكه ى راه هاى آهن و جاده اى توسعه يافته و از راه بنادر مديترانه اى با خطوط دريايى بين المللی ارتباط دارد. حكومت بر پايه ى جمهورى استوار شده و مردم مى توانند از طريق انتخابات نمايندگان مجلس ( پارلمان) كنست را برگزينند. احزاب سياسى فراوان دارد، عمده ترين آنها “كارگر” و ديگرى “ليكود” است. اغلب از طريق ائتلاف، كابينه تشكيل، رييس دولت برگزيده و روزگار مى گذرد. رييس جمهور مقامى تشريفاتى است. آنچه گفتنى است، افسوسى است كه براى هر آدم بيطرفى باقى مى ماند كه چرا، بندگان خدا، بايد به هر بهانه به جان يكديگر بيفتند و نتوانند در كنار هم و با هم از نعمت هاى خدادادى بهره جسته در كمال دوستى و صفا در اجراى اخلاقيات خداپسندانه عمر سپرى كنند. ادعاى مالكيت هر گوشه از جهان مى تواند در كارنامه ى هر قوم و ملتى انگيزه ى تهاجم و جنگ  افروزى بشود. همه ى اقوام و بعدها ملت ها، پيشينه و ديرينه ى كوچيدن و جابجايى داشته اند، اين امروزه پسنديده و معقول نخواهد بود كه به استناد ماندگارى زمانى و مكانى، موجبات اشغال و بهم ريختن سازمان زندگانى ديگران شد.

هرگاه آيينى در هر كجاى جهان به شكل سياسى درآيد و يا از باورهاى صادقانه ى مردم استفاده ى ابزارى بشود، تمام هدفهاى انسانى نهفته در بنيادهاى باورى آن آيين از ميان مى رود يا اينكه منصفانه به هركس و به همه ى اجتماعات حق برابر سوءاستفاده داد و با قدرت نظامى يا اقتصادى ملتى را زير سٶال نبرد. در حال حاضر ميليونها آدم بيگناه آواره و در بدر چندين كشور ديگر، بى بهره از زندگى آسوده، شهرهاى مرفه، آب تصفيه شده، برق مداوم، دستگاه هاى خنك كننده ى هوا، مدارس و آموزشگاههاى مجهز، پاركها و راه ها و خطوط هوايى آسوده و…… در اردوگاههاى كم بهداشت با غذاى صدقه و….. عمر مى گذرانند. همه در اثر كج فهمى و بدفهمى پيام هاى آيينى و يا استفاده ى ابزارى و سياسى كردن آن. وجدان بيدار آدميان در هر كجاى جهان بايد در راه صلح خاورميانه و بازگرداندن آرامش و خاموش كردن آتش نفاق بين اعراب و اسراييليان، اقوام تاريخى و عموزادگان حقيقى بكوشند.

اين منصفانه نيست كه دانش بشرى بتواند در راه براندازى سياهروزگارى انسان عصر نو بكوشد ول در انتخاب و گزينش سبك و سنگين كند يا قومى را نسبت به قومى ديگر برترى دهد. دردا كه امروزه سرنوشت انسان در اتاق هاى دربسته و در جمع سودجويان بى خدا رقم مى خورد.

**********

Houshang Saranj – Toronto