دنباله ی اسپانیا …

…..چنان بر زندگانی دو جهان, نا داران, زمین و دارایی های ملی مردمی سایه افکنده بودند؛ که جز بالا بردن, دیوار و آسمانه های نمازخانه ها و کار بست, ” آیین های ربانی ” و لشکر کشی هایی بر بنیاد, هوسبازیهای شاهک ها و شاهان, بزرگتر _بازوا ن, نیروی کلیسا _اندیشه ی دیگری نمانده بود. و سپس تر با آمدن, “مور ” ها ؛ همچشمی و برتریخواهی و پیشی جستن در استوار سازی خدای من خدای تو؛ یا ایجاد, کلیساهای بسیار در هر کوی و برزن و سترگی دادن به نمایه های توانمندیهای دور از نیاز های مردمی ؛ جایی برای آزاد اندیشی و رهایی از چنگال, بردگی نمانده نگذاشتند. .مور ها ؛ دژ های پدافندی فراوان در سر زمینهای به چنگ آورده بر آوردند حال آنکه کشاورزان, برده؛ نیازمندان به نان و آب و سر پناه
و افزار های تندرستی ساز چشم به راه, مرگی زودرس ؛ به سر می بردند. خرده مالکان هم بینواتر از آن بودند که بتوانند به زمینهای سنگی بد خاک, کشتورزی خود سرو سامانی بدهند. مردمان, ” اندلس “در نیمروز, “گالسیا ” کمترین رفت و آمد و بر خورد با دیگر مردم, اسپانیا؛ داشتند. هر روستا ؛ کلیسایی جای هر نهاد, مردمنیازداشت . و شهر ها هم به بانگ, بلند, ناقوس, کلیساهای گوتیکی خفت و خیزی داشتند. امروزه هم که دست و پای کلیسای رومن کاتولیک در زمینه ی آرایش , ساماندهی اندیشه ها ی تاریک و خیالواره های نا درست بسته شده است؛نماد های اندیشه های قرون وسطایی ؛در دسته های سوگوارانه ی آیینی با کشیدن , تختواره های سنگین, زرین با تندیسهای مقدسان, کلیسا دیدنیست. سایه ی وهمناک رومن کاتولیک؛ بر همه چیز ؛ پرچ شده و با باز شدن گستره ی آزادیها ؛ روز به روز از سنگینی آن می کاهد و همسنگی اندازگی (اقتصاد )آنچه از لای انگشتان, گرداننگان کلیسا و زمینداران کلان فرو می ریخت تا بیچارگا ن, برده گون زنده بمانند را بهم ریخته است. مردم, گرسنه ی تاریخی ؛ بهتر می خورند؛ زیباتر و رنگینتر می پوشند و در خانه های ازخود زندگی دارندو از فرهنگ, آزاد و جهانیتر بهره ورند.

درین سر زمین که نشانه های صد هزار سال ؛ انسانزیستی بوده است ؛ (نگاره های غارهای “نرخا “شهری در مالاگا)پس از ۴۰۰۰سال بردگی اکنون مردمانی نوین پا گرفته اند. نیاکانشان ؛ از پیوند,سلت ها ؛ یونانیها ؛ کارتاژ ها ؛رومیان ؛ ژرمنها و مورها …پاگرفته اند
نود در سدشان در شهر ها ؛ می زیند. دو شهر, مادرید و بارسلونا ؛ بالای میلیون و پنجاه شهر هم صد هزار شهر وندیست. زمینه ی هنری همگآنی و دیرینه است. شهرها و بازار و کوی و برزن؛ به شیوه ای بسیار زیبا آ رایه دارند. این خانه های بر آمده بر کوهساران ریشه در تاریخ دارد . شهر های ” کندوانی ” یا صو معه ها یا شهرهای زیرزمینی ؛ چند اشکوبه یا کوچه دار های پیچ در پیچ یادمان و یادگارهایی از دوران بندگی ادمیآن در چنگال, زور, قدرتمندان, مسلح یا کلیسا یا مردان, خدا ناشناس می باشند. در اسپانیا ؛ زمینهای هموار از فیودالهای دولتیاریا کلیسای بزرگ برده دار بود . مردم پناهی بجز روی به کوه ها بردن نداشته اند. و چون گوهره ی مردمان آن سامان ؛ با هنر , زیباسازی ؛ آمیخته شده است؛ از در ودیوار , سرزمین زیبایی و تمیزی باغ و بوستان آفرینی می بارد .

تنها ؛ ” گویا ” “پیکاسو ” “دالی “یا صدها هنرمند دورانهای گذشته و اکنون نیستند که پر آوازه ی گیتی ما هستند ؛ بل ؛ رد پای هنر های مردمی در جای جای دورانهای آنجا آشکار است. آن کسان که بر سنگ چیرگی یافتند وشهر های کوهستانی ساختند و کلیساهای کوهین و تندیسهای شگفت انگیز را با زخمه های چکش و تیشه و نیمبر های برنزی یا آهنین تراشیدند؛ یا با ریگهای رنگین ؛ گذرگاه ها را آذین بستند و دیوارهای گلین یا سنگین را نگار, بوستانی دادند ؛ همه شان ؛ جانی پرورده ؛مهر آمیز و آسمانی و زیباییپسند داشته اند. آنان در سر زمین سنگی شان ؛ “سروانتس “آفرینشگر, “دن کیشوت ” را دارند. هنوز پلهای آبرسانی یادمان مهندسی رومیان را کاربری دارند. کاتدرال, بزرگ, کوردوبا (قرطبه )ساخت, ۷۰۰م بیش از هزار ستون, سنگ, خارایی ؛ جاسپر ؛ مرمر سنگ, سلیمان ویا عقیق دارد. سازه در اوج, زیبایی وگران آ رایه ای نماد, هنروره آن مردمانست.آ ن سر زمین نزدیک به ۱۴۰۰کاخد ژ ؛(آمیزه ای از گورخانه ی کلیسایی و کاخ )دارد. کلیسای سبک, گوتیک, شهر, سیویل ؛ سومین کاتدرال سترگ, اروپاست. (بزرگترین سن پیتر در رم ؛ و “پا سیلی کا “در لوردز فرانسه . این سازه ها ؛ همه تراویده از جان و تن, بالیدگان, در آن سر زمینست. ….