هوشنگ سارنج
دانشمندان, بر آن باورند؛ نزدیک به چهار سد میلیون سال پیش, در پی ی دگرگونی هاییکه بر روی کره ی زمین , رخ داد؛ جانوران و گیاهان , به زیر لایه های سنگین سنگ و شن و خاک , فرو رفت و گذشت زمان و فشار و گرما , از پوساندن آنها, نفت را آفرید.
تا , اکنون فرزندان و نوادگان و شیخ های عرب , شاهان و شاهزادگان بی بته, یک لاقبایان لمپن, امپراتوران جهان سرمایه , جنگافزارسازان جنگ افروز, مافیاهای روزی بدست گرسنگان بیگناه پراکنده در تمامی جهان بی در و دروازه ی قانون جنگلی, دارو , و درمانسازان بی مهر انسانی , میلیونرهای در سدی روی زمین, یکه سواران پورشه و لامبرگینی و مزراتی – گآری سواران دیروزی – آلودگان به حق دلالی نفت و پورسانت بگیران اسلحه , شاد خواری کنند و حرمسرا گسترش دهند. و این گروه غارتگران, به پای برهنگان آفریقا , آسیا, و خاورمیانه و آمریکای لاتین و … می خندندو اندوهی از آزردگان جنگ زدگی ,سوختگان نداری ی نا باید, کپرنشینان کرانه های شهر های هیولایی , زندگی جویان میان زباله ها, تن فروشان نیازمند, خیابان خوابهای شب میر, قربانیان اعتیاد های اجباری, و تشنگان برهوتهای بجا مانده از نسل کشیهای عمدی با درگیریهای فرقه ای … به دل راه نمی دهند.
باری , این طلای جهانخواران و بلای جان ستمدیدگان, در سر زمینهای : کانادا , امریکا, ونزویلا, کولومبیا, ترینیداد, آرژانتین, پرو, اندونزی, گینه ی نو, بورنیو , ژاپن , استرالیا, برمه, هندوستان, پاکستان, ایران , عراق , بحرین , عربستان سعودی , کویت, بخش آزاد کویت, سوریه , روسیه, مصر , ترکیه , امارات, اردن, اسراییل, نیجریه ,لیبی, اتریش, آلبانی , هلند, فرانسه, چک و اسلواکی, …یافت می شود. بهر روی ؛ واژه ی نفت از ” نپتا ” ی بابلی به زبان پارسی باستان , رسیده است. در زبان اوستایی , هم , نپتا بوده, ساسانیان , هم , همین واژه را به کار , می بردند. کلدانیها, یهودیها, و عربها , آنرا, ” نفتا ” خوانده اند. و کسانی هم, گفته اند؛ از ” ناب ” پارسی در معنای ” نمناکی ” گرفته آمده است. آشوریها, ” نپتو ” را در معنی ی افروختن به کار می بردند. ایرانیان , دوران اشکانی ,برای نفت, کار برد درمانی ,و روشنایی داشتند.
در آران , دامغان, مسجد سلیمان, شیز آذر بایجان, و بلخ , آتشکده های گازسوز , داشتند. به زبان, پهلوی , ” آخوآر اشنیک ” آتشکده ی جاویدان را , می فهماند. در مسجد سلیمان , تا پیش از قراردارسی و پیدایش نفت, چاه کآنهای, قیر در دست سادات قیری بود که با مشک , از کآن , بر می کشیدند. در ” اردریکا ” ی شوش , هم چنین جایی بوده است. فردوسی بزرگ, در شاهنامه, در چندین جای سخن از قیر و نفت آورده است. در سد یاجوج و ماجوج, در جنگ اسکندر با هندیان, در جنگ ژولین, با شاهپور دوم, . سعدی , در باب هفتم گلستان, از هندوی نفت انداز, سخن رانده, نادر شاه در جنگ کرنال, برای در هم شکستن, دیوار پدافندی پیلان, از آتشباری با نفت بهره گرفت. درمان روماتیسم و مومیایی مردگان, با موم آبی , یا همان قیر بود. زایران خانه ی خدا از آن سر زمین, موم آبی به ارمغان می آوردند.
آمده است کریستف کلمب, کشتیهای ناوگان اکتشافی ی خود را , با قیر اندود کرد. سر آغاز بهره وری ی صنعتی از نفت در جهان امروز, وابسته به دستیابی ی مهندس دریک آمریکایی , سال ١٨٥٩ در پنسیلوانیا , به نفت و در ایران به قرار داد مظفرالدین شاه قا جار با دارسی و فوران نفت از چاه شماره یک میدان نفتون مسجد سلیمان , باز می گردد. دارسی , یک انگلیسی ی وکیلزاده ی وکیل,با زرگان پیشه ی سهامدار معدن طلا , که به استرالیا, مهاجرت کرده بود؛ سال ١٩٠٠ توافقنامه ای با, وولف کیتا بگی, و ,کوته , در زمینه ی پیدا کردن نفت در ایران, نوشتند؛ که سال ١٩٠١, با مظفرالدین شاه قاجار , تکمیل؛که اگر نفتی شد . جویندگان, پروانچه ی ١٢٠٠٠٠٠کیلو متر مربع را دردست داشتند که اگر نفتی , پیدا می شد ؛تا پایان قرارداد ٦٠ ساله به ایران, شانزده در سد , از سود هر سال می دادند.
گروه حفاران جورج رینولدز, پس از چندین سال در کرمانشاهان, ناکام , به مسجد سلیمان , در پی نفت رفتند. و سر انجام, در پگاه ٢٦ ماه مه, ١٩٠٨ یا ١٢٨٧ خورشیدی چاه شماره یک , در میدان نفتون, کنار دره خرسان ,در ژرفای ٣٦٠ متری از فرازتاقدیس لایه ی آسماری, به نفت رسید. و زندگی سیاسی , اجتماعی و اقتصادی ایران را دگرگون ساخت. دهه های در پی آینده , در شمال خوزستان , چاه های دیگری کنده شد. چاه شماره یک , روزانه ٣٦٠٠٠ لیتر نفت خام , می داد و برابری گرم کردن بیلرهای بخار ساز , پوشش جنگلی کرانه های چاه , نابود شد تا نفت آن بتواند انرژ ی ی ماشین جنگی ی انگلستان را فراهم کند.
آرام آرام , شهر مسجد سلیمان یا m . i . s , به گرد چاه به گستره ی ٢٤کیلومتر در ٦ کیلومتربالید و روزگاری , شهر یکمین ایران بود و یکی از استرا تژیک ترین نواحی صنعتی جهان. اما بهره برداری پنجاه ساله از ٢٨٢ چاه آن دیار , برکشیدن نفت آنجا را کم بازده نشان داد و آن منطقه ی صنعتی مادر یکسره تعطیل و رو به ویرانی و عقب ماندگی نهاد. و این اسمها یاد آور شکوهی گذشته از کار مردان و زنانی بزرگ است. پر سیاه, زیلایی, عنبر , لالی, کارون, قلعه نار, کبود, لب سفید, نفت سفید, هفتکل, هفت شهیدان …که همه مناطق نفت خیز بودند.
**********