هوشنگ سارنج – تورنتو
اجراى موسيقى ملل در فضاى آزاد – Toronto Music Garden
موسيقى زبانى ا ست بين المللی و بخش عمده اى از فرهنگ هر جامعه اى را مى سازد. موسيقى زبان صداهاست، واژگانش “تن ” ها و “تار” هاى وسيله ى نوازندگى و فرآيندش سمفونى ها، سويت ها و سونات هاى بس دل انگيز است. اين زبان هنرى در راستاى بيان ايده ها و احساس هاى انسانى يا تفريح و آسايش روانى وى به كار مى رود. اجراى موسيقى بى همكارى دو جانبه ى آهنگساز و نوازنده، امكانپذير نيست. به نظر مى رسد زبان موسيقى زودتر از زبان گفتارى و سخن پردازى پديد آمده باشد. چه آواز پرندگان و ديگر اصوات ريتميك طبيعى راهنماى انسان بوده اند. صداهاى موسيقى كه ساختار قانونمند فيزيكى دارند همچون ديگر صداها از پيش و پس يا باﻻ و پايين رفتن منبع صوتى در هوا پديد مى آيند كه به آن ” ارتعاش ” گويند و در اصوات موسيقايى ارتعاش ها در چهارچوب قواعد و نظم ويژه اى ساخته مى شوند كه دلپذيرى آن نتيجه ى هنجارمندى آنست. مى توان پذيرفت كه ابزارهاى نوازندگى نخستين، بعد از جنگ افزارهاى ساده – مثلا” كمان – ساخته شده باشد. شايد آواى ” ترنگ ” زه يا ” وتر” كمان شكارگران عصر سنگ، آغازين راههاى آلت موسيقى ساخت بشر بوده باشد.
حدود ده هزار سال پيش از ميلاد مسيح بشر آموخت چگونه از استخوان ميان تهى ” فلوت ” بسازد. بسيارى مردمان قديم از جمله مصريان، چينييان و بابلييان در مراسم مذهبى و عاشقانه هايشان از اجراى موسيقى استفاده مى كردند و نخستين سند نوشتارى درباره ى موسيقى به ۲۵۰۰ سال پيش از ميلاد وابسته است. كتاب انجيل – عهد عتيق – اشاره دارد كه حضرت داوود چنگ – هارپ – مى نواخت. امروزه در گوشه و كنار جهان زبان موسيقى شكلهاى بيانى – اجرايى گوناگون دارد. تقريبا” همه ى مردم در مراسم مذهبى از اجراى موسيقى بهره مى برند، پاره اى اقوام آﻻت موسيقى ويژه اى جهت اجراى مراسم ستايش يا سوگوارى و خاكسپارى مردگان و ايجاد و بيان اندوه و غمگسارى به كار مى برند يا در مراسمى همچون برداشت محصول از آنها استفاده مى كنند.
در مجموع كاربرد موسيقى مهمترين بخش فرهنگى بشر است. آنان موسيقى را در تمام مراسم رسمى و غيررسمى – جشن ها، كار، سرگرمى به كار مى گيرند. در پى ساخت ابزارهاى نوازندگى آهنگسازان نيز در زمينه هاى مختلف آهنگسازى كرده و جهت پرداخت بيانى و نهايى به نوازندگان سپردند. در آغاز ” ريتم ” و “ملودى ” از ” آرمونى ” كه سه ركن زير بنايى موسيقى هستند; كاربرد اجرايى بيشترى داشت. “ريتم ” يا “وزن” همان فشار و ضرب موجود در صوت است. “ملودى” نغمه ى خوشآهنگى است كه از پياپى قرار گرفتن با قاعده ى “تن” به وجود مى آيد و مانند واژگان يك جمله معنايى را مى رساند و بيانگر احساسى نهفته در آواز مى شود. ملودى اصلا” به هارمونى ( آرمونى ) نيازمندست تا قادر به بيان درست تر و بهتر معناى مورد نظر آهنگساز شده از تك آوايى بيرون
آمده و در همآهنگى صداى انسان با ويولن و پيانو همراه شود چون آرمونى، هماهنگى نت هاى گونه گونيست كه همزمان نواخته مى شوند. موسيقى آغازين انسانها، آوازى بوده، آنان هنگام كار يا شكار يا بازى، ملوديهاى ساده اى را زمزمه مى كردند – ماهيگيران جنوب ايران – و بهترين ملوديها از طريق خاطره و ياد، سينه به سينه به نسلهاى بعدى انتقال يافت مانند موسيقى سنتى ايران كه به علت نبود خط ضبطى به طور آوايى و حافظه به عصر ما رسيده است. بعد از اختراع سازهاى ساده مانند “فلوت” و “طبل” نخستين ملودى سازيهاى انسان هم آغاز گرديد; يونانيان موسيقى خود را با الفباى يونانى مى نوشتند و ضبط مى كردند – نت ها بعدها پديد آمد – اختلاف در نحوه ى آهنگسازى ملت ها نيز از همين جا شروع شد.
بعد از پيدايى ملوديهاى ساده آهنگسازان توانستند قطعاتى مركب از چند ملودى بسازند و از آنجا موسيقى چند صدايى پا گرفت و از تركيب چند ملودى مستقل يك ” قطعه ” به وجود آمد. بيشتر آثار نخستين آهنگسازان براى اجرا در كليسا ساخته شد و لی جسته گريخته از سده هاى ۱۶ و ۱۷ قطعه هاى آوازى شورانگيزى هم موجود است. آﻻت نوازندگى كه طى سده هاى عمر انسان ساخته شد به سه گروه تقسيم مى شوند: ۱) زهى ۲) بادى ۳) كوبه اى موسيقى اروپا و آمريكا و اقمار آنان كه با نام موسيقى غربى شناخته مى شود; دو شاخه ى عمده ى “كلاسيك” و “عامه پسند يا Popular دارد.
موسيقى كلاسيك شامل “سمفونى” ” اپرا” و “باله” و موسيقى عامه پسند شامل “كانترى موزيك” ” فولك موزيك” “جاز” و “راك” است. در آفريقا و آسيا هم ملت هاى مختلف موسيقى پيشرفته ى كلاسيك و نوى خود را دارند و پاسخگوى پسند اقوام خود هستند. انواع فرم هاى موسيقى علمى عبارتند از: سمفونى براى اركستر، “اپرا” آواز همراه موسيقى براى داستان، “سونات” قطعه بلند براى اجراى با دو ساز، “كنسرتو” قطعه براى يك ساز، “موسيقى مجلسى” قطعه براى چند ساز، “سوييت” چند ملودى همراه با رقص، “كانتانت” قطعه ى كوتاه كه جنبه مذهبى ندارد، “آنتم” قطعه ى كوتاه آوازى كه همسرايان در كليسا اجرا مى كنند، “اوورتور” قطعه براى اركستر كه معموﻻ” پيش درآمد اپراست.
و اما موسيقى مهجور مانده ى ايرانى در دو شكل “مجلسى” و “فولكلوريك” با پاى لنگان و هرازگاه جراحت ديده از دوران ساسانى به بعد خود را هزار پاره در گذار سخت تاريخى خود در پناه ديوارهاى ستبر منع و عيب شمارى و سرافكندگى به دوران ما كشانده است و امروز كه از شالوده جدا مانده بيشتر و بيشتر در موزيك غربى و با دست نا اهلان مدعى ذوب مى شود. هر پديده ى اجتماعى رنگ و انگ دوران خود را دارد. آرمانهاى دوران ما در موسيقى ما بازتاب مى يابد. كوچك يا بزرگ، بازارى يا ارجمند، پيشرفت بيانى موسيقى به امكانات انديشه آزاد، درايت واﻻ، احساس هنرمندانه، آموزش حرفه اى هنرمندان و زمينه ى باورمندانه ى اجتماعى نياز دارد.
شهردارى تورنتو به دنبال مسووليتهاى اجتماعى خود براى باﻻ بردن سطح آگاهى موسيقايى و لذت چشاندن و آشناسازى مردم به موسيقى، همواره در فصل هاى بهار و تابستان در پاركها و فضاهاى آزاد عمومى از موسيقيدانان و نوازندگان ملل دعوت به عمل مى آورد كه به اجراى برنامه هاى هنرى براى عامه بپردازند. از جمله به استناد بروشورى از دوم ماه جوﻻنى تا ۱۷ سپتامبر چند برنامه ى موسيقى در فضاى آزاد در كنار درياچه Toronto Music Garden اجرا خواهد شد.
روز سه شنبه ۱۷ جوﻻى به نمايندگى ايران جوان از ساعت ۷ شاهد اجراى پنج نفره ى موسيقى عربى بودم. سالن اجرا، فضاى سبز چمن بود زير پرده ى آبى آسمان و پاره لكه هاى ابر سفيد و سادگى بى ريا. آب درياچه، دجله بود و مجلس خا لی از هارون الرشيد، قايق ها بدون شراع رو در روى ساحل صف بسته، عود در آغوش بربط نواز ماهر لميده، هنگامى كه سرانگشتان عودنواز از مالش گوش آن دست مى كشيد، سينه ى بربط در ارتعاش آواز زيباى عربى مى لرزيد. بانويى مى خواند و “رباب” مى نواخت هم ويولن تارهاى “قانون” زير زخمه هاى نوازنده ى رشيد مى ناليد. استاد خواننده ياد “عبدالوهاب” و “عبدالحليم حافظ” را زنده كرد.
همه تحصيلكردگان واﻻ، استادان بخش موسيقى دانشگاه تورنتو، با مدارك دكترا و فوق ليسانس با شوق مى خواندند بر بالش افتخار قوميت خويش. مصرى خواندند و سورى، عبرى خواندند و “عربى” و از ديگر پاره هاى پيكر عرب. خورشيد كه گريخت سارهاى سياه جامگان سوگوار به ميهمانى سرود آدميان آمدند و بر سفره ى بيد معلق، سايبان زخمه نوازان بى مرز فرو نشستند. نه انگار كه اكنون مرغان آهنين بال همزمان بر سر عموزادگان جنگجو براى مرده ريگ كنعان، آتش مى بارند.
**********
Houshang Saranj – Toronto