کاخ, سرخگون (الحمرا )

هوشنگ, سارنج
سال, هفتصد میلادی ؛ گروهی از بربر های شمال, آفریقا بر بخش, بزرگی از اسپانیا چیره شدند. آنان از ” موریتانی ” بودند و رومیان آنها را ” مور ” می نامیدند. مور ها ی مسلمان چنان در فرهنگ, سر زمین, بچنگ آورده رخنه کردندکه پس از بیش از هزار سال ؛فرماروایی گذشته ؛ (جز شمال باختری )بر اسپانیا؛ رد, آنان ؛ بر سازه هایی مانند, کاخدژ ؛و مسجد های با شکوه بجای مانده است.نامی ترینشان؛ “الحمرا “می باشد. ” اندلس “در نیمروز, اسپانیا ؛ شهر های بزرگ و سازه های آیینی بی شمار اسلامی -مسیحی دیدنی و سر پا دارد . الحمرا بر بلندیهای کوهستانی-تپه ساری شهر, ” گرانادا ” چون نمادی از آرزوهای بزرگ و آرمانی فرمانروایان, آمده از خشکسارهای کویری – شنزاری شمال آفریقا ؛ یاد آور, بهشت, آنانست. آمیزه ی معماری اسلامی -رومیانی در باز تاب, نمایاندن, “بهشت, برین “به کار گرفته شده است و بن مایه های سازه ای و آرایه ای آمیخته ؛ نمادین ؛ پیروزمندانه و دیدنی “مینو سرای ” نویدی ؛ نشانگر است. جویهای آب؛ آبگیرهای کمژرفا ؛ چشمه نماهای فراوان ؛ باغهای پله ای ؛ آواز, نرم, آب در پیکر, سنگچین های آبرو؛ سایه سارهای خنک ؛ زیر, درختان, گل و چرخش , پرندگان, آوازخوان ؛ بر پیشخوان , هر خانه کاخ ؛چه شاه نشین ؛ چه شهبانوسراهای بسیار و پیشکاران و زوارها (خدمتکاران ) کنیزان یا غلامان. …همه نمادین و کاربردی بوده اند. تاقبندیهای هلالی ؛ ستونهای نرم ؛ سنگتراشی ویژه ؛ گچبری گل و شا خه بندی گیاهی روا (حلال )تندیسه های شیران و آبفشانهای سنگی؛ آبنماهای باغچه سرایی و آب, پیوسته روان یا ساخت, چشمه های خیال انگیز بر میان تالارها ی سحرآمیز در هر کجای ره یافتی از کاخ در دوران , فرمانروایی؛ بیانگر, بی پایانی پهنه ی خود خواهی و از بالا نگریستن و به خود اندیشیدن, و به لایه های جان بر کف ننگریستن است. همان کوششی که در ساخت, دیوار, چین ؛ اهرام مصری -ازتکی ؛یا سد مارب یا تخت های جمشیدی و …به کار رفته در شکوه, سنگتراشی ؛ گچبری ؛ آجر کاری و ستونسازیهای پاینده ی گنبد سازی این کا خدژ ؛ هم آشکار است . سازه ؛ کاخدژیست که تمامی نشانه های پدافندی – درباری؛ در باروهای بلند ؛ کندک گرداگر ؛ دروازه ها ؛ راهرو های شیبداراسبرو ی بجا مانده ؛ دیده می شود. بسیاری از آرایه نماها ی لایه های رویی با گذشت, زمان ریخته ؛ برای نمونه سپاه ناپلیون آنجا را غارت کرده است . کنار , کاخدژ که پیشینه اش به سده ۱۳ می رسد کاخ, سده ی ۱۶ کارلس, پنجم شاه مسیحی پس از راندن مسلمانان با معماری رومی دیدنیست. مسیحیان سال, ۱۴۹۲ م گرانادا را پس گرفتند. و پس از در گذشت, شاه فردیناند و شهبانویش ؛ ایزابلا ؛ آنان را در الحمرا به خاک سپردند.
بخشهای الحمرا : بارگاه پاره ای از کاخ, شاهی ؛ پر آوازه ترین و خودسه پاره ایست. این بخش در زمینه ی آ رایه ای به پای دیگر بخش ها نمی رسد. فراخنایی فروتنانه تر دارد. به پیوست, آن ” تالار پذیرش است که ویژه ی کارکنان کاخ است . گیرا ترین بخش, بارگاه ؛ پیشخانه ی زرین می باشد.
شبستان : بیشتر, این بخش در دوره ی ” سلطان یوسف, اول ” در سده ی ۱۴ به انجام رسید. در پایان, شبستان برج, بلند, “کمارس ” ایستاده است. که تالار, “سالا دو لا برکا “درون آنست. و کمی پیشتر از برج ؛تالار, نمایندگانست ؛ تالاری چهار گوشه در اوج, زیبایی و شکوه,هنری. گنبدی بس زیبا بر سر دارد ؛ نماد, هفت سپهر آسمان .همین تالار گواه, گردن نهادن, ” سلطان عبدال به مسیحیان _فردیناند_و رها ساختن, گرانادا؛ بوده است.

پهنه ی آبنمای شیران :؛اینجا بایستی نشست و به ریزه کاریهای هنری نگریست و با خود اندیشد؛ که چگونه اینهمه زیبایی ازحس و حا ل و دستان, هنروران تراویده تا چنین بزرگ دریایی؛ فراتر از انگاشتن آفرید. با شگفتی و ربایش و سر گشتگی از ین پیشخانه به, سه تالار دو خواهر و تالار شاهان می رسیم. این سه تالار با پهنه ی آبنمای شیران ؛ حرمسرای کاخ, شاهی را می سازند.
حرمسرا : اندرونسرای شاهی از پیشخآنه ی آبنما ی شیران جدا می شود و در بر گیربده ی خانه (اتاق )های زیبا و گرمابه است. در نیمروز, (جنوب, ) این تالار به تالار ,”ابنسرا خس “م ی رسیم که شگفت انگیز ترین آسمانه هارا در تمامی این کاخ ها دارد. آسمانه (سقف )یک ۱۶ بری با آرایه های مقرنسی (استالاگمیتی )است که با نور گیر های روی گنبد بر روی آب, چشمه ی کف تالار نور افشانی می کند. و آسمانه ی تالار, دو خواهر با بیش از ۵۰۰۰ لانه زنبوری گچبری؛ شگفت انگیز ترین آذینبندی گچکاری پدید آمده است. گفتنیست که در تالار شاهان ؛ با شیوه ای نا باب چهره نگاره هایی از شاهان اسلامی نگاریده شده که می تواند کاری از مسیحیان با سفارش مسلمانان باش. گرمابه آخرین بخش, اندرونی شاهیست که جز از پشت, شیشه ؛ آنجا را نمی توان دید.
الحمرا شاید نامیترین سازه ی اسلامی جهان باشد . دودمان, نصریان (بنو نصر )آخرین فرمانروایان, مسلمان, اسپانیا در سال, ۱۲۱۲ پس از نبرد, ” لاس نا واس دی تو لوسا “به قدرت رسیدند. ۲۳ امیر, نصریانی با بنیاد نهادن این دودمان ؛ به یارمندی محمد, اول بن نصر تا ژانویه ۱۴۹۲ میلادی که سپاهیان, مسلمان به ارتش های مسیحی کاستییا و آراگون تسلیم شدند بر امیر نشین, گرانادا ( غر نا طه )فرمان راندند. چشمگیر ترین جمله ی به نگارش عربی در خط های بیشتر از هر سخنی ؛ شعآر , نصریان ” لا غالب الا الله ” دیده می شود .