سایه های سرخ

سایه ای سرخ
به رنگ, نفرین؛
می دود دنبالم.
آسمان ابری و خاکست پر از سایه ی نفرت زدگی.
گریه ها شوری دریایی دارد ؛
ماهیان روفته زا ن .
چون کف, دست.
مهر, خورشید که بر دادگری روشن بود؛
حا لیا بر همه اشیا چو سوزن شده است؛
سایه را کرده چو سنگ ؛
سنگ را بسته به پا؛
آ ه از سینه بر آید سنگین ؛
پشت, لبهای بهم چسبیده .
پتک, پولاد نشسته بر آب ؛
پر فرو رفته میان, لجن, مردابی.
رفتن آب به سنگینی آه ؛اه
آه ؛ آ هنتر از آن تسمه ی پولادین, که بسته است ؛
به اندام , بدن .

ه.س
۱۴ اگست, ۲۰۲۴
تورنتو