بیداری یا خواب


ما ندانستیم بیداری چه هست.
چونکه ؛
همواره به خواب اندر بدیم.
بهر, خواباندن ؛
گهی ؛کوکنار آب .
یا که قصه ؛
قصه های ناب, خواب .
قصه ی مردی کچل؛که شاه شد.
یا شهی ؛ داماد, مرد, آسبان .
قصه ی بیدادگر چون دادهر؛
قصه ی سنگ, مقدس؛
پای آن ؛
جان و خون در با ختن .
کدوی قل قله زن؛
آن پیر زن.
برف و آن پنبه زن. ….
چکه چکه ؛
آن شرنگ, جانستان ؛
اوسانه های بنده ساز ؛
روز و شب؛
هرهفته ؛
سالها؛
زیر, ظل , ظالمان ؛
در چشم و گوش, خفتگان ؛
سازه ها افراشت ؛ چونان صخره ها .
صخره های بس تنآور ؛
ژاژ ها.

ه-س
۲ اگست ۲۰۲۴
تورنتو